سئو را میتوان مجموعهای از روشها برای تغییر استراتژیک وب سایتها دانست. این فرآیند به بیان مهمترین عوامل پیوسته صفحه و افزایش اهمیت آن در صفحه نتایج جستجو، میپردازد.
سئو فرآیند سادهای نیست که به راحتی پیادهسازی شود زیرا نیازمند فرهنگ زیاد، دانش پیش زمینهای و صبر است. موتورهای جستجو با تغییر همیشگی الگوریتمهای رتبهبندی خویش غیر قابل پیشبینی هستند؛ بنابراین وظیفه مهندسین سئو بروز نگه داشتن اطلاعات خود در این زمینه است.
سئو سایت یا بهینه سازی سایت یکتا از فعالیت هایی است که بدست سئوکار انجام می شود.
الگوریتم رتبهبندی گوگل دارای بیش از 200 معیار جهت رتبهبندی یک سایت است. از این رو مهندسین سئو میبایست مهمترین این معیارها را جهت پیادهسازی موفق سئو بدانند.
اوایل آغاز سئو
در اوایل سنه 1990 اولین موتورهای جستجو کار خود را ابتدا کردند؛ بعضی از محبوبترین آنها Infoseek،Alta Vista و Yahoo بودند.در آن زمان مردم موتورهای جستجو را به دید یک لیست فهرست شده نگاه میکردند که امثال صفحه زرد، سئو اولیه بر بنیاد حروف الفبا اتمام میشد. در این لیست صفحاتی همچون AAA در بالای این لیست هستی داشتند.
با رشد همیشگی اینترنت موتورهای جستجوی جدیدتری نما میشدند که از الگوریتمهای رتبهبندی پیچیدهتری کاربرد میکردند. این الگوریتمها با معیار تراکم واژه کلیدی ( تعداد دفعاتی که یک کلمه کلیدی یا یک عبارت در یک صفحه کاربرد شده تقسیم بر تعداد همه کلمات صفحه) و برچسبهای شبیه key-words برای درک محتویات وب سایتها استفاده میکردند. به تعقیب این رشد سئوبرای بیشتر دیده شدن سایتها فعالیت خود را آغاز کرد. با توسعه رتبهبندی صفحات توسط موتورهای جستجو، مهندسین سئو به پیگیری پیدا کردن راههایی جهت تاثیرپذیری در رتبه بندی این موتورها چه با به کارگیری روشهایاخلاقی و چه غیر اخلاقی روی آوردند.
یک نوشتار که بدست نیویورک تایمز در نوامبر سنه 1996 چاپ شد درباره توسعهدهندگان وب گفتگو کرد که برای پیمان گرفتن در بالای صفحه نتایج جستجو از روشهای غیر اخلاقی سئو بهرهگیری میکردند. این مقاله توضیح میدهد که چگونه توسعهدهندگان وب به راحتی یک سایت را به به اتفاق کلمات کلیدی ویژه که معمولا در پشت گرافیک سایت مخفی شده است، بارگذاری میکنند که در نتیجه موتورهای جستجو این واژه ها کلیدی را شمارش کرده و رتبه بندی سایت را افزایش میدهند.
همان طور که گفته شد توسط آوردن رتبهبندی بالا برای کلمات کلیدی خاص در اوایل شغل خیلی راحتی نسبت به امروز بوده است. با بکار گیری روشهای غیر اخلاقی در آن موعد قرار دریافت در بالای لیست نتایج جستجو تضمین شده بود. امروزه الگوریتمهای موتورهای جستجو پیچیدهتر شدهاند و خیلی سخت است که مهندسین بهینهسازی بتوانند موتورهای جستجو را دستکاری کنند، البته این بازی موش و گربه بین مهندسین سئو و موتورهای جستجو امروزه نیز هستی دارد و پیوستگی پیدا خواهد کرد.
اهداف سئو چیست ؟
هدف سئو کمک به وب سایتها در توسط آوردن محل بالا در نتایج جستجوی طبیعی و افزایش پیوستگی بین صفحات و کلمات کلیدی وارد شده توسط کاربران است. نمایش دادن بیشترین صفحات مرتبط با پرسوجوی جستجوی وارد شده دارای مزایای زیادی هم برای کاربر و هم برای موتور جستجو است که در آن کاربر بیشترین نتایج مرتبط جستجو شده را پیدا میکند و موتور جستجو قابل اعتماد میشود چرا که الگوریتم آن بیشترین صفحات پیوسته را نشانه میدهد.
بعد از اینکه سئوبرای شفا رتبهبندی سایتها در نتایج جستجوی طبیعی کار خود را شروع کرد، این فرآیند نیازمند فرهنگ و موعد برای پیادهسازی روشهای خود شد. زمان، بزرگترین سرمایهگذاری اولیه برای بهینه شدن سایت و یا یک صفحه است.
بسته به اینکه چگونه واژه ها کلیدی رقابتی در بهینه سازی مورد بهرهگیری پیمان میگیرند، سئو هفتهها یا ماهها طول میکشد تا به نتیجه برسد. اگر چه شدنی است نتایج بهینهسازی جستجو به سرعت دیده نشود ولی در طویل مدت مزایای سئو باعث افزایش رتبهبندی سایت و افزایش بازدیدکنندگان است. برای وب سایتها خیلی مهم است که در صفحه اول نتایج جستجو گوگل به خصوص جزو سه لغایت نتیجه طبیعی اول که 58.4 درصد کلیکها را دربرگیرنده میشود، قرار گیرند.
این جای شگفتی نیست که وب سایتها با محصولات و خدماتی که بفروش میرسانند بر راز رسیدن به رتبه یک نتایج جستجو چشم وهمچشمی کنند. به عنوان نمونه واژه کلیدی رقابتی "بیمه خودکار" 1.5 میلیون جستجوی گوگل را در ماه به خویش گزین کردن میدهد، این بدین معنی است که 3 جایگاه اول 58.4 درصد بازدیدکنندگان و خود جایگاه اول 36.4 درصد بازدیدکنندگان را به خویش اختصاص میدهد. این مسئله برای خیلی از سایتها سودمند است که در بالای نتایج جستجو پیمان گیرند به خصوص آنهایی که با افزایش ترافیک سایت به شمار مشتریانشان اضافه میشود.
یک مطالعه دیگر وب سایت میموس نشان میدهد جستجو کنندگان خیلی همنشین دارند روی پیوندهای طبیعی نتایج جستجو کلیک کنند؛ این مطالعه مشخص میکند 72.3 درصد کاربران گوگل روی پیوندهای طبیعی نتایج جستجو کلیک میکنند و فقط 27.3 درصد کاربران روی پیوندهای لیستهای پرداخت شده کلیک میکنند. این یکی دیگر از دلایلی است که شرکتها تاثیر سئو را دانسته و آماده هستند برای آن موعد و هزینه صرف کنند.
بطور کلی اهداف سئو را می طاقت بصورت ذیل چکیده نمود:
در بازدید وب سایت کارایی بسزایی دارد.
باعث ایجاد برند می شود.
باعث افزایش ترافیک سایت خواهد شد.
باعث شده تارنما در صفحه نتایج موتور جستجو از رتبه بهتری برخوردار شد.
باعث افزایش فروش محصولات خواهد شد.
بهترین افزار برای تبلیغات است.
سئو تو صفحه چیست ؟ (On Page SEO)
سئو داخل صفحه به مهار مستقیم کدها و یا محتویات وب سایت شما اعم از متن، تصویر، پیوند و ... پیوسته میشود؛ به طور کلی هر چیزی که در سایت خویش بارگذاری میکنید مربوط به SEO On Page میشود. این طریق پایه تمام تلاشهای بهینهسازی است زیرا جایی است که شما بیشترین مهار را روی آن دارید. هر نوع تغییری را که شما در محتویات سایت خویش ایجاد مینمایید در نتایج جستجو تاثیر گذار خواهد بود بنابراین خیلی مهم است که طریق SEO On Page بدرستی پیش از روش SEO Off Page سپریدن شود.
سئو بیرون صفحه چیست ؟ (Off Page SEO)
بر خلاف طریق SEO On Page که توسعه وب سایت با مهار مستقیم بالایی سپریدن میشد، روش بهینه سازی بیرون صفحه شامل تمام ارتقاهایی است که در خارج از وب سایت شما اتمام میشود؛ این دربرگیرنده تمام چیزهایی است که میتواند در توسط آوردن رتبهبندی بالای سایت شما کمک کند. SEO Off Page در درجه اول در توسط آوردن پیوند دهندگان (پیوندهایی که از سایتهای دیگر به سایت شما اشاره میکنند) متمرکز میشود سپس با به کارگیری روشهایی که در بیرون از وب سایت اتمام میشود به بهینهسازی موتور جستجو میپردازد.
SEO Off Page یک فرآیند نامحدود است که توسط مهندسین سئو در جهت توسط آوردن پیوند دهندگان، اداره میشود.
سئو کلاه - سفید چیست ؟ (White Hat)
در واژگان فنی این حوزه، سئو کلاه – سفید به مجموعه تکنیکها، روشها و استراتژیهای که از قوانین و راهنماییهای موتورهای جستجو تبعیت میکنند، اشاره دارد. که این به معنی فریب یا دستکاری موتورهای جستجو و یا کاربران به هیچ وجه نیست. این همچنین به سئو اخلاقی نیز یاد میشود زیرا دلیل آن این است که یا اجرای بلند مدت داشته و یا از دستورالعملها و سیاستهای صحیح جهت بدست آوردن رتبههای بالا در نتایج موتورهای جستجو بهرهگیری میکند.
سئو کلاه - سیاه چیست ؟ (Black Hat)
به عبارتی دیگر اصطلاح سئو کلاه – سیاه اشاره به مجموعهای از دستورات دارد که به هدف فریب، بازی و دستکاری الگوریتمهای موتورهای جستجو با قصد توسط آوردن رتبهبندی بالا، بکار میرود. این مهم است که بدانید این روشها غیر اخلاقی بوده و توسط هیچ موتور جستجویی تایید نمیشود و بکارگیری این روشها خطر خارج شدن از لیست پایگاه داده را برای همیشه در بر دارد.
انجام تاکتیکهای سئو کلاه – سیاه ممکن است که مایه افزایش رشد ناگهانی در نتایج جستجو شود ولی میتواند منجر به پرداخت جریمه و یا حذف کامل از فهرست پایگاه داده موتور جستجو شود.
مقالات در مقوله بهینه سازی موتور جستجو
در زیر به برخی از مقالات در گویه بهینه سازی موتور جستجو اشاره شده است:
پژوهشی در راهبرد های بهینه سازی موتور جستجو برای گسترش وب سایت های بزرگ
در این تحقیق پژوهشگر معتقد است که هنگامی که پیاده سازی تارنما به سرانجام می رسد مشکلی که خیلی از کمپانی ها با آن روبرو هستند این مسئله است که نمی دانند که چگونه وب سایت خویش را در اینترنت معرفی نماید که بهترین طریق برای شناسایی تارنما بهنیه سازی موتور جستجو است. در این تحقیق بر پای بست، 77 معیاری که از منابع مختلف و موتورهای جستجو رسیدگی نموده است استراتژهای بهینه سازی برای گسترش تارنما را بصورت ذیل شناسایی می نماید:
بهبود ساختار سایت
استراتژی واژه ها کلیدی
استراتژی URL
بهینه سازی کد
پردازش کردن متن
بهینه سازی لینک های ورودی
استراتژی نام پهنه و هاست
آنالیز تکنیک های بهینه سازی موتور جستجو
این تحقیق استراتژی بهینه سازی شرکت های گوگل و مایکروسافت را رسیدگی و روشنگری داده است و موردی که جهت مطالعه و آنالیز پیمان دیتا است، استراتژی های مربوط به شرکت مایکروسافت است. مهمترین معیارها برای بهینه سازی موتور جستجو از عقیده محقق عبارتند از:
اضافه کردن Allow یا DisAllow به نقشه سایت
اضافه کردن URL به نقشه سایت
اضافه کردن نقشه سایت به robots.txt
استفاده از ابزارهای آنالیز جهت crawl
بهینه سازی موتور جستجو جهت افزایش شفا دید وب سایت
در این تحقیق محققین عواملی که در افزایش رتبه سایت تاثیر دارند را به 3 سه بخش تقسیم بندی می کنند:
شرکت های دارنده موتور جستجو: جستجوکنندگان در صفحات موتورهای جستجو یک پرس و جو را اجرا می کنند سپس نتیجه آن در صفحه نتایج موتور جستجو نمایش داده می شود.
وب مسترها و کمپانی های بهینه سازی موتور جستجو: کمپانی هایی که با به کارگیری یکسری آلت و مهارت ها کوشش می کنند رتبه تارنما ها را در صفحه نتایج موتور جستجو افزایش دهند
جستجو کنندگان در موتورهای جستجو: افرادی هستند که در موتورهای جستجو بدنبال یافتن اطلاعات باره نظرشان هستند.
محققین معتقد هستند افرادی که فعالیت بهینه سازی را سپریدن می دهند می بایست از واپسین دگرگونی ها الگوریتم ها ی موتورهای جستجو آگاه باشند و عواملی که مایه می شود ترافیک سایت افزایش پیدا نماید را بخوبی بشناسند و وانگهی از کلماتی که کاربران نهایی بدنبال آن می گردند نیز آگاهی داشته باشند و بعبارتی سایر می بایست اطلاعات خویش را در سه دسته بندی بالا همش بروز نگه دارند.
مسافرت: به مکان هایی سفر کنید که دیدنشان به وجدتان می آورد و در حین مسافرت با افراد کاملا غریبه معاشرت کنید. سفر همیشه درس های تازه می آموزد حتی اگر همواره مسیری همیشگی را تکرار کنید. اما این کار را نکنید. گاهی تنها کافیست چندین کیلومتر از مسیر همیشگی دور شوید و این کار چیزهایی در مورد خودتان به شما بیاموزد که باعث تغییر زندگیتان شود. پس یادتان باشد. اگر به دنبال خود شناسی هستید، سفر کنید. پشیمان نخواهید شد.
تماشای فیلم: شاید منتظر رسیدن تعطیلات آخر هفته اید. شاید برنامه تان اینست که در خانه دوستی دور هم جمع شوید، با یک ظرف بزرگ ذرت بو داده و اسنک ها و تنقلات دیگر به تماشای فیلم مورد علاقه تان بنشینید. از این کار صرف نظر کنید. یک بلیط سینما بخرید، خوردنی های مورد علاقه تان را تهیه کنید و سعی کنید به تنهایی از تماشای فیلم لذت ببرید. تماشای فیلم بدون همراه به شما کمک می کند نکات اصلی فیلم را بهتر بفهمید. علاوه بر آن فیلم دیدن بدون کسی که با سوال پرسیدن، خمیازه کشیدن و یا انتقاد بی منطق تمرکزتان را به هم بزند می تواند برایتان جالب باشد.
وعده های کوچک غذا: ممکن است از آن دسته آدم هایی باشید که به محض رخ دادن یک اتفاق خوب در زندگیتان، دوستانتان را به وعده ای غذا مهمان می کنید. گاهی فقط خودتان را مهمان کنید. عشق به خودتان بهترین دلیل است و نیازی به رخ دادن یک اتفاق خارق العاده نیست. چندان وقتتان را نخواهد گرفت و تمام چیزی که لازم است بفهمید اینست که چه انسان منحصر به فردی هستید و اینکه لازم است هوای خودتان را بیشتر داشته باشید.
خیره شدن به ستاره ها: اگر تجربه این کار را ندارید زود تر امتحانش کنید. ممکن است انسانی به شدت اجتماعی باشید و یا میل داشته باشید همیشه وقتتان را در مهمانی ها بگذرانید اما نمی توانید انکار کنید همه ما میلی همیشگی به صلح و آرامش داریم. دنیای ما از تعداد بیشماری ستاره و کهکشان تشکیل شده است و لازم است هر انسانی این موضوع را درک کند که چه بخش کوچکی از این جهان است و برای درک این موضوع تنهایی عنصری لازم و ضروریست.
همیشه وقت هایی را به تنهایی اختصاص دهید
پیاده روی: پیاده روی در ساحل، راه رفتن با پای برهنه روی چمن ها یا پیمودن مسافتی در یک روز خنک تابستانی، به شما این احساس را می دهد که دوباره به دوران کودکیتان برگشته اید و رسیدن به این احساس نوستالژیک بسیار ارزشمند است. پس دفتر خاطرات را ورق بزنید و به روزهای خوش گذشته برگردید، این پیاده روی های یک نفره نه تنها روحیه تان را عوض می کند بلکه انرژی شما را نیز افزایش می دهد.
زیر آواز زدن: چه اهمیتی دارد که شما یک خواننده مادرزاد نیستید و یا حتی صدای گوش خراشی دارید؟ فقط این مهم است که از آواز خواندن لذت می برید. در زمان تنهایی از هر فرصتی برای خواندن ترانه های مورد علاقه تان استفاده کنید و سراغ آهنگ هایی بروید که بیشتر حس هم ذات پنداریتان را قلقلک می دهد. زدن زیر آواز در هنگام استحمام هم ایده خوبیست اما خود را تنها محدود به حمام نکنید.
رانندگی های طولانی: به جاهایی سفر کنید که برایتان دلپسند است یا به مناطقی که دوست دارید برای خودتان کشفش کنید. در هنگام رانندگی صدای موسیقی را بلند کنید و شیشه ها را پائین بیاورید. اگر باران می بارد با سرعت کم برانید و به صدای برخورد دانه های باران با سطح خیابان گوش کنید. یادتان باشد حتی با دوچرخه و یا اسکوتر هم می توانید تجربه های مشابهی برای خودتان بسازید.
با انگیزه ماندن، آن هم وقتی باید با چالشهای زندگی مواجه شوید، کار بسیار مشکلی است. در ادامه با ما همراه باشید تا 50 جمله انگیزشی را بیان کنیم که برای انجام هر کاری به شما انگیزه می دهد.
50 جملهی انگیزه بخشی که شما را برای انجام هر کاری مصمم می کند
اگر می خواهید کاری را به عادت خود تبدیل کنید یا کسب و کار جدیدی راه بیندازید، سادهترین کار این است مدام آنها را به تأخیر بیندازید و از انجام این کارها اجتناب کنید.
من می توانم هر کاری انجام دهم
این یک جملهی تلقینی بسیار ساده است و گفتن آن معجزه می کند. وقتی این جمله را با خود تکرار کنید، باورتان می شود قادر به انجام هر کاری هستید.
به این خاطر می توانم این کار را انجام دهم
به جای اینکه به دنبال دلایلی برای انجام ندادن کاری باشید، به دنبال عللی بگردید که می توانید آن کار را انجام دهید.
من لیاقت زیادی دارم
شما لایق بهترین زندگی هستید. زندگیِ بهتر می تواند کار بهتر، بدن سالمتر یا درآمد بیشتر باشد. پس برای به دست آوردن چیزهایی که لایق تان هست، بیشتر تلاش کنید.
هیچ وقت دیر نیست
بدون توجه به این که چه سنی دارید یا چه فرصتهایی را از دست دادهاید، هیچ وقت برای شروع دوباره و قدم گذاشتن در مسیر جدید دیر نیست.
همیشه چالشی در سر راه است
در زندگی هر کاری انجام دهید، همیشه چالشی سر راهتان خواهد بود. نباید بگذارید این چالشها زندگیتان را خراب کنند.
هیچ زمانی ایده آل نیست
اگر منتظر وقتی مناسب نشستهاید، باید همین حالا آن را فراموش کنید. چنین لحظهای اصلاً وجود ندارد.
هیچ نقشهی کاملی وجود ندارد
همیشه در برنامهی شما که فکر می کنید بدون عیب است، نواقصی وجود دارد. این مسئله درمورد تمام نقشهها صادق است.
هر کسی از یک جایی شروع می کند
هیچ انسانی موفق و سرشناس به دنیا نمیآید. هر فرد موفقی از یک جایی شروع کرده و در بیشتر مواقع هم از صفر آغاز کرده است.
در هر لحظه یک گام به جلو برمی دارم
هیچ وقت سعی نکنید در یک لحظه چند کار را با هم انجام دهید. گامهای کوتاه بردارید تا به نتایج بزرگ برسید.
همه چیز بهتر خواهد شد
شاید در اول کار همه چیز سخت باشد، اما به مرور زمان آسانتر خواهد شد.
شکست دائمی نیست
اگر شکست خوردید ناامید نشوید و آن را یک اتفاق خوب تلقی کنید؛ زیرا بیشتر افراد موفق بعد از اینکه چند بار شکست خوردند، به موفقیت رسیدهاند.
هر اشتباه یک فرصت جدید برای یادگیری است
اگر دچار اشتباه شدید، مسلماً بعد از آن همه چیز بهتر خواهد شد.
تمام تمرکزتان را روی امروز بگذارید
اتفاقات دیروز را از یاد ببرید. امروز اهمیت دارد.
اگر آسان بود همه انجامش می دادند
مطمئن باشید هیچ چیز ارزشمندی به آسانی به دست نمی آید.
"یک روز بالاخره انجامش می دهم" همین امروز است
اگر از جمله افرادی هستید که از جملهی "یک روز انجامش می دهم" خیلی استفاده می کنید، امروز را همان روز بدانید.
افکار منفی هیچ کمکی به من نمی کنند
افکار منفی تنها فکر هستند و نباید آنها را چیز بیشتری بدانید.
خیلی از ما بخش زیادی از روز را در محل کارمان میگذرانیم و ساعتهای کمی در خانه هستیم. به همین خاطر کمتر با هم حرف میزنیم و همین کم حرف زدن، گاهی باعث به وجود آمدن سوء تفاهم شده و مشکلات زیادی بینمان ایجاد می کند. از طرف دیگر، زندگی شهری استرس زیادی را به ما وارد میکند و روابطمان را تحت تاثیرقرار میدهد؛ بنابراین باید راهی برای حفظ روابط خانوادگیمان از اینهمه استرس و مشکل پیدا کنیم. یکی از راهکارهایی که همیشه برای سالم ماندن روابط پیشنهاد میشود، سفر است. اسنپ تریپ هم در این مطلب به تاثیر مثبت سفر بر روابط خانوادگی پرداخته:
سفر ما را به هم نزدیک تر می کند
خیلی از ما درگیر کاریم و زندگی روزمره در خود غرقمان کرده. بیشتر پدر و مادرها ساعتهای زیادی از روز را بیرون خانه میگذرانند و فرزندان هم یا درگیر دوستانشان هستند یا درگیر فضای مجازی و وقت کمی از روز را با خانواده سپری میکنند. به عقیده بسیاری از روانشناسان ، سفر فرصت بیشتری را برای حرف زدن و با هم بودن در اختیارمان میگذارد. وقتی سفر میرویم، با هم مشارکت میکنیم و همین به روابطمان کمک میکند و باعث می شود به هم نزدیکتر شویم.
سفر از نگرانیها دورمان میکند
محققان دانشگاه واشنگتن که در مورد ویژگیهای ازدواجهای سالم تحقیق کردهاند، میگویند: عده زیادی به دلیل فشار کاری یا مسئولیتهای خانوادگی به اندازه کافی برای خودشان وقت ندارند، همین فشار و نداشتن زمان برای خود هم باعث به وجود آمدن اختلافهایی میشود. این محققان معتقدند سفر به شما این فرصت را میدهد که وقفهای هرچند کوتاه در زندگی به وجود آورید، برای خودتان هم وقت داشته باشید و روابط صمیمانهتری با هم ایجاد کنید. این محققان میگویند در سفر مردم آرامترند، کمتر نگران زندگی روزمرهشان هستند و خلق و خوی بهتری دارند. سفر و دوری از نگرانیهای روزمره باعث آزاد شدن اکسیتوسین یا هورمون پیوند میشود و این به زندگی زناشویی کمک میکند.
بیشتر بخوانید: 5 توصیه برای سفر با کودکان
تجربیات جدید سفر، به زندگی کمک میکند
درست است که تعطیلات نمیتواند مشکلات جدی را حل کند ولی قرار گرفتن در محیط جدید ، فرصتهای جدیدی را در زندگیمان ایجاد میکند. سفر باعث میشود از منی که برای خود ساخته ایم قدری فاصله بگیریم و به مسائل بازتر نگاه کنیم، آدم های جدید را ببینیم و رفتارشان را در زندگی با رفتار خودمان مقایسه کنیم. سفر فرصتیست برای تغییر نگرشها.
تجربههای جدید میتواند تغییرات مثبتی را در مغز ایجاد کند و آنهایی که تجربههایی متفاوت دارند، احساسات مثبت بیشتری را نسبت به بقیه زوجها تجربه میکنند.
سفر به اعتماد به نفس کمک میکند
وقتی سفر میرویم از لایههای فردی خود بیرون میآییم و به صورت یک تیم فکر میکنیم. در سفر ممکن است اتفاقاتی پیش بیاید که درکی از آنها نداریم و برایشان برنامهریزی نکردهایم. بیشتر بچهها در محیط محدود خانه و خانواده رشد میکنند و درکی از دنیای بیرون از خانه ندارند، اما وقتی از این فضا بیرون میروند، تجربههای جدیدی به دست میآورند. بچهها در سفر در موقعیت حل مسائل تازه قرار می گیرند و مجبور میشوند با شرایط جدید به سازگاری برسند، با آدمهای جدید آشنا میشوند و همه اینها به استقلال و اعتماد به نفسشان کمک میکند.
مرور خاطرات سفر میتواند خوشحالمان کند
در سفر خاطرات مشترکی با هم میسازیم که حتی به یادآوردنشان هم میتواند روبراهمان کند و لبخند را به لبمان بیاورد. آلبوم عکسها یا فیلمهایی را که گرفتهایم نگاه میکنیم و یک بار دیگر یاد روزهای خوب را زنده میکنیم. همین یادها و خاطرات خوش میتواند در بزنگاههای سخت که تلخی و بیاعتمادی به روابطمان رخنه کرده، چراغ امید را در دلمان زنده نگه دارد.
برای اینکه ثروتمند باشید همیشه لازم نیست یک حساب بانکی پر از پول داشته باشید! با لذت بردن از کوچک ترین چیزها در زندگی می توان احساس ثروتمند بودن کرد. پس امروز نگران حساب بانکی خود نباشید و کارهایی که باعث می شود احساس کنید ثروتمندترید را انجام دهید.
مرتب کردن و سازماندهی کمدها
حتما برای شما هم پیش آمده که با تماشای کمد لباس های افراد ثروتمند به آنها حسادت کرده باشید! کمدی پر از لباس های شیک و رنگارنگ که زندگی آنها را لوکس تر نشان می دهد. بد نیست بدانید چیزی که بیش از پول در این مساله مطرح است یک زندگی مرتب و منظم است، کمدی که لباس ها در آن به ترتیب، اتوکشیده و منظم چیده شده اند جلوه بیشتری از کمد نامرتب با لباس های چروک دارد وقتی به چنین کمدی نگاه می کنید ناخودآگاه آن شخص را ثروتمندتر می بینید در حالیکه می توانید با مرتب کردن کمد لباسها و نظم و ترتیب دادن به آن، از خود چهره ثروتمندتری بسازید.
داشتن یک باغچه کوچک اختصاصی
جالب است بدانید برخی از محققان معتقدند وقتی یک باغچه کوچک در خانه دارید و می توانید در آن گیاهانی بکارید که در غذا پختن به شما کمک می کند، حتی بدون خارج شدن از خانه و خرید کردن احساس خوبی خواهید داشت. هرچند در زندگی آپارتمان نشینی شاید کاشتن برخی از این گیاهان و نگهداری از آنها سخت باشد اما همیشه رسیدگی به گل و گیاه، حتی اگر هیچ محصولی نیز به شما تحویل ندهد، احساس بهتری به شما خواهد داد.
خوردن صبحانه ای مفصل و خوشمزه
اکثر ما بیشتر روزهای هفته را سر کار هستیم و فرصت خوردن صبحانه ای مفصل با دوستان نداریم. بد نیست هرزگاهی این فرصت را به خود بدهید که صبحانه ای مفصل خارج از خانه بخورید و زمانی را با دوستان بگذرانید. وقتی صبحانه آماده می خورید کمی احساس ثروت و قدرت بیشتری خواهید داشت تا زمانیکه خودتان صبحانه آماده می کنید.
استفاده از گل های تازه در فضای خانه
نه تنها گل های تازه و رنگارنگ به چهره و فضای خانه رونق بیشتری می دهند بلکه باعث میشوند روح و ذهن شما آزادتر شود. گیاهان با خستگی مبارزه می کنند و باعث می شوند تمرکز و توجه بیشتری به کارها داشته باشید. بد نیست برای خود گل یا گلدان بخرید و در اتاق قرار دهید. این کار باعث می شود فضای خانه زنده دیده شود و احساس بهتری داشته باشید.
با لذت بردن از کوچک ترین چیزها در زندگی می توان احساس ثروتمند بودن کرد
رفتن به استخر
وقتی تصاویری از دوستان می بینید که کنار دریا یا استخر هستند به آنها غبطه می خورید و احساس می کنید زندگی شما کسل کننده تر از آنهاست، این در حالیست که لذت بردن از تفریحات آبی مختص پولدارها نیست بلکه این قدرت آب است که حال شما را بهتر می کند. می توانید آخر هفته با دوستان به استخر بروید و یک نوشیدنی خنک کنار استخر بنوشید. شما متوجه خواهید شد بدون اینکه هزینه هنگفتی پرداخت کرده باشید از روزتان لذت برده اید و احساس ثروتمند بودن داشته اید.
ماساژ بگیرید
یک روز را به رسیدگی به خود اختصاص دهید، به ماساژ بروید و با اینکار ریلکس بدن و ذهن را آرام کنید. به یاد داشته باشید از پولی که دارید لذت ببرید و آن را برای خودتان هم خرج کنید. چه چیز بهتر از یک ماساژ که بتواند روح و جسم شما را آرام و ریلکس کند. وقتی به خود توجه داشته باشید بدون شک احساس بهتری نسبت به زندگی خواهید داشت و احساس ثروتمند بودن به شما دست خواهد داد.
دوختن لباس
خریدن لباس کار ساده ای است اما اینکه لباسی دقیقا با پارچه و مدلی که می خواهید در بازار پیدا کنید، سخت است. می توانید با پرداخت همان هزینه لباسی سفارش دهید که دقیقا به شکل و طرح دلخواه شما دوخته شود. وقتی لباسی که می پوشید دقیقا اندازه تنتان باشد، بدون شک احساس می کنید مثل سلبریتی ها روی فرش قرمز قدم گذاشته اید.
بالابردن اطلاعات
دانش، نه تنها قدرت شماست بلکه وقتی ذهن پری داشته باشید ثروت بیشتری نیز خواهید داشت. نمی گوییم باید حتما مدرک PhD داشته باشید اما بالابردن اطلاعات و به روز بودن می تواند بسیار ارزشمند باشد. وقتی در جمعی هستید که درباره بیشتر مطالب، اطلاعات دارید و می فهمید درباره چه موضوعی صحبت می کنند، از شما شخصی ثروتمندتر نشان دهد، بدون اینکه کسی بداند در حساب بانکی شما چه مقدار پول است !
سفر رفتن
از تعطیلات لذت ببرید. چه تعطیلات کم، چه طولانی. سفر رفتن همیشه باعث می شود شما احساس ثروت بیشتری داشته باشید. چه در یک هتل لوکس بمانید، چه در یک خانه بومی اقامت کنید. ترک کردن خانه و قدم گذاشتن به فضای جدید و تماشای زیبایی ها و تجربه هیجانات جدید از شما انسان کامل تری می سازد و باعث می شود خودتان را فردی قدرتمندتر ببینید و احساس ثروتمند بودن بکنید.
دنیای بشر، دنیای عجیب و غریبی است. عاملی که باعث می شود انسان، مرتب تکرار کند تا برسد به 29 اسفند پدیده ای به نام «انگیزه» است. هر جا انگیزه نیست، کل معادله هستی متوقف می شود و آن «هست»، اتفاق نمی افتد. باید دید چه عواملی می توانند انگیزه را برای شما بیدار نگه دارند. اصولا عاملی که انگیزه و الهام را در شما عالی و بیدار نگه می دارد و باعث می شود همچنان امیدوار باشید و هر روز به انجام این کار ادامه دهید، عامل «هدف» است.
حالا هر چه هدف شما برایتان مقدس تر، عالی تر و زیباتر باشد، نمی توانید دست از تلاش بردارید و ناامید شوید. من همیشه این مثال را می زنم که وقتی به یک دخترخانم می گویید انسانی مانند حضرت یوسف پشت آن کوه هست که اگر با او ملاقات کنی، می توانی با او ازدواج کنی. مگر این دختر می تواند در مسیری که به کوه می رود دست از تلاش بردارد؟ هدف خیلی شگفت انگیز است؛ خواسته، خیلی محیرالعقول است؛ آنچه می خواهید، بی نظیر است؛ مگر می توانید از آن صرف نظر کنید، در راه بایستید و پیش نروید؟ با این تمثیل می خواهم عرض کنم دنیای انسان ها، همین است.
هر چه هدفی برای انسان، بزرگ تر، مقدس تر، انگیزه آفرین تر و عشق آفرین تر باشد، اصولا انسان ها دست از تلاش بر نمی دارند و هر جا هدف برای انسان کمرنگ می شود، هر جا انگیزه در انسان کمرنگ می شود و یخ می کند، انسان هم دست از تلاش بر می دارد. علتش هم این است که اصولا در مقوله انسان، تلاش خلاف فطرت انسان است، آدم ها دوست ندارند تلاش کنند؛ و وقتی چیزی خلاف فطرت انسان است، چرا باید این کار را انجام دهد؟
پیروزشدن بر این فطرت، کار بسیار سختی است، مگر اینکه عامل انگیزه وجود داشته باشد که به هر قیمتی شده است، بروی و یوسف را ببینی یا مثلا آن موتور قشنگ را بخری؛ به خدا، خودت، خانواده و کائنات قول داده ای که این کار را تا آخر سال انجام خواهی داد. به خصوص انسان هایی که مرتب به خودشان و اطرافیان می گویند «حالا می بینی!» به همین دلیل است که گاهی می گویند خوب است افکارتان را به اطرافیان بگویید، اطرافیانی که شما را دوست داشته باشند و به شما حسادت نکنند؛ حتی اینکه به آنها بگویید اگر به هدفم نرسیدم، 100 میلیون به شما میدهم؛ یعنی دیگر چاره ای ندارید، باید بروید و هدف را خلق کنید، باید تمام سال، قانونمندی ها را اجرا و تلاش کنید، فکر منفی نکنید، احساستان خراب نشود، کسی به شما نگوید شتر در خواب بیند پنبه دانه و بتوانید تمام روحیات خودتان را در تمام مسیر حفظ کنید.
یک نکته و راز زیبا را به شما می گویم؛ شاخص اینکه بدانید آیا در مسیر هستید یا نه و قولی که به خودتان داده اید که امسال را به شگفت انگیز ترین سال زندگی تان تبدیل کنید، اتفاق می افتد یا نه، روحیه و احساس شماست. هر جا حالتان خوب است، نشان می دهد که دارید درست فکر می کنید و در مسیر رسیدن به هدف هستید؛ هر جا که حالتان بد است، آن روز عقب هستید و قانونمندی ها را اجرا نکرده و مطمئنا در مسیر خلق هدف حرکت نمی کنید. بنابراین معیار و شاخص خوبی است که اگر آدمی در طول سال مرتب به این پارامتر نگاه کند و ببیند که حالش چطور است و مسیر رشد، تعالی، رسیدن به هدف و رسیدن به بهشت خدا را با روحیه اش بسنجد.
طبق سنت الهی، هر انسانی در هر لحظه ای روحیه اش خوب باشد، تمام کائنات خدا می گویند فرمانبرداریم سرورم! داریم برایت درستش می کنیم، نگران نباش! هر وقت جوانی عصر جمعه، کنج خانه نشسته است و حالش خوب نیست و می گوید چقدر غروب جمعه غم انگیز است، بلافاصله کل قشون کائنات خدا برای خلق آن هدف می ایستند و می گویند متاسفیم، نمی توانیم برایت کاری کنیم، چون حالت خوب نیست
هر انسانی در هر لحظه ای روحیه اش خوب باشد، تمام کائنات خدا می گویند فرمانبرداریم سرورم
مورد مهم روحیه
در بحث های راه اندازی کسب و کار همیشه می گویند به این قصد که پول دربیاورید وارد یک کسب و کار نشوید، چون کسب و کار آن قدر پیچیدگی دارد که اواسط کار می گویید پول را می شود از راه دیگری به دست آورد. بر اساس این مبحث به نظر می رسد باید در باره چیستی اهداف صحبت کنیم، معمولا ابتدای سال هدف تعیین می کنند که مثلا می خواهم در پایان سال، یک میلیارد تومان پول داشته باشم؛ انگار وقتی آن عدد پولی را تعیین می کنند، تولید انگیزه نخواهد کرد و انگیزه های دیگری لازم هستند تا هدف برای فرد، مقدس شود.
در این مورد باید گفت همچنان در اجرای این قانون، روحیه را یک شاخص خیلی مهم می دانم. وقتی برای هدفتان - که می تواند خیلی هم مقدس باشد - زمان تعیین می کنید، نفس این قضیه در شما اضطراب ایجاد می کند؛ بنابراین خود به خود با قانون روحیه منافات دارد و بسیار محتمل است که اصلا خلق نشود، زیرا باید همیشه حالت تان را حفظ کنید. برای همین می گویند در مورد زمان، که برای هدف گذاری بسیار مهم است، به طور ضمنی و حدودی صحبت کنید؛ هر زمانی نتیجه بدهد، خوب است. این، در شما ایجاد آرامش می کند و چه بسا خیلی زودتر از آن زمان هم به هدف تان برسید؛ اگر بعد از آن هم به هدف تان برسید. اشکالی ندارد.
تخمین زمان، فقط یک تخمین است، معلوم نیست که درست باشد، چون به هزار عامل بستگی دارد. اگر قرار باشد که مشخص کردن زمان به طور قطعی، در شما ایجاد اضطراب و نگرانی کند، خلاف قانون هستی است و به نظر من بهتر است که این طور نباشد. ولی نکته ای که شما فرمودید، می تواند داستان دیگری را نجات دهد و آن، داستان عشق است. اوج احساس آدمی را عشق می گویند؛ یعنی اگر آدمی فقط به خاطر عشقش کاری را انجام دهد، آن احساس را همیشه دارد و چه بسا اصلا به نتیجه اش هم فکر نمی کند.
مثلی در میان تولید کنندگان هست که می گویند تولید در هر جای دنیا آنقدر کار سختی است که فرد تولید کننده یا باید عاشق باشد، یا دیوانه؛ یعنی یا باید عاشق باشد و تمام زحمات و خستگی ها و سختی های کار را بتواند تحمل کند، یا اصلا دیوانه باشد و معلوم نباشد چه کار عاقلانه ای می کند. من بیشتر روی شکل اول توجه دارم و فکر می کنم عشق، خیلی کارها می کند. عشق نیروی قدرتمند شگفت انگیز بی نظیری است که نه تنها می تواند در شما ایجاد انگیزه کند، بلکه نفس عشق همیشه حالتان را خوب نگه می دارد. عاشق، هیچ وقت متوقف نمی شود. همیشه مجنون به دنبال لیلی است؛ اینکه چه اتفاقی می افتد، اصلا مهم نیست؛ تمام عشق و ذهن و هدف و ایمان و همه چیزش روی لیلی متمرکز است.
بنابراین اگر در کسب و کار هم برای خودمان یک لیلی تعریف کنیم و نفس این کار را دوست داشته باشیم و عاشق کاری که می خواهیم انجام دهیم، بشویم، موفق می شویم؛ زیرا عشق، قدرت شگفت انگیزی است که هر چه از آن خرج کنیم، بیشتر برای مان می ماند، هیچ وقت کم نمی شود و همیشه رو به افزایش است. عشق می تواند پاسخ بسیاری از معماهای بشر باشد؛ حتی در زمینه های کسب و کار و تولید و کارآفرینی، چقدر خوب است که در کسب و کار هم، از نتیجه کار خودمان را مبرا کنیم تا اینکه نفس کار را درست انجام دهیم، به مشتری برسیم، به قانون های فروش عمل کنیم، به زیبایی مذاکره و عمل کنیم، نگران اینکه آخرش چه می شود، نباشیم، ضمن اینکه به اعتقاد ما، خداوند تلاش هیچ انسانی را بدون ارج نمی گذارد.
این روزها بیشتر ما احساس میکنیم آدم آهنی شدهایم! با تمام مشغلههایی که در محل کار و خانه داریم دیگر وقتی برای ارتباط با اعضای خانواده باقی نمیماند، چه برسد به اینکه لحظاتی برای خودمان باشیم و از چنگ استرس رها شویم. اما زندگی نباید چنین باشد. اما یک راه حل ساده وجود دارد که علم هم ثابت کرده میتواند کمکمان کند از استرس کمی دور شویم. راهکاری که ذهنمان را از تمام شلوغیها و آشفتگیها پاکسازی کرده و به ما کمک میکند هر روز صبح احساس انرژی و شادابی کنیم و تمرکز داشته باشیم.
50 سال تحقیقات و مطالعات علمی با شواهد فراوانی ثابت کرده که مدیتیشن میتواند با فوایدی که دارد زندگی ما را تغییر بدهد. در این مطلب به شما میگوییم عادت به مدیتیشن و انجام منظم آن چگونه میتواند عملکرد مغزتان را بهبود بدهد و خوش اخلاقتان کند.
1. بهتر میتوانید تصمیمهای خوب بگیرید
اگر اغلب اوقات استرس دارید پس حتما لحظات زیادی در زندگی داشتهاید که بخاطر استرس تصمیمات بد و نادرستی گرفتهاید. مثلا ممکن است جزئیاتی مربوط به یک پروژهی مهم را فراموش کرده باشید و برایتان درد سر شده باشد یا اشتباه بزرگی مرتکب شده باشید که تاثیر منفی بر دیگران گذاشته باشد، به هر حال این تجربه را دارید که زمانهایی که روبراه نیستید چه اتفاقهایی ممکن است بیفتد.
چیزی که در چنین لحظاتی دچار اختلال میشود، مهارتی است که عملکرد اجرایی نام دارد. به زبان سادهتر؛ عملکرد اجرایی، بخشی از مغز است که به شما کمک میکند از اهدافی که دنبال میکنید نتیجه بگیرید. این مهارت همان چیزی است که به شما کمک میکند کارهایی مانند مدیریت زمان، توجه داشتن، برنامه ریزی، سازماندهی و به خاطر سپاری جزئیات را انجام دهید.
مطالعات نشان داده مدیتیشن برای افرادی که عملکرد اجراییشان در اثر اختلالهایی چون بیش فعالی (ADHD) دچار نقص است سودمند است. آزمایشات نشان داده 78 درصد از افراد بزرگسال تحت مطالعه که دچار بیش فعالی بودهاند وقتی تمرینات مدیتیشن را به طور منظم انجام دادند، علائمشان کاهش یافته بود.
2. در کنترل استرس مهارت پیدا میکنید
استرس، آمیگدالای مغزتان را تحریک میکند و آن را در شرایطی قرار میدهد که به آن «مغز خزنده» میگویند. آمیگدالا در بخش قدامی مغز است که مربوط به ترس و هیجان بوده و عملکرد اصلی آن کمک به بقاست. استرس زیاد میتواند محرکی است که باعث میشود آمیگدالا وارد فعالیت شود و همین زمان است که فرد اصطلاحا اختیار از کف میدهد دچار احساسات گیج کننده و آشفتهی کنندهای چون ترس یا خشم میشود. تصور کنید درگیر یک مجادلهی شدید هستید یا تا سر حد مرگ از چیزی که آزارتان داده میترسید.
وقتی در چنین حس و حالی هستید، سایر قسمتهای مهم مغز مانند قشر پیش پیشانی غیر فعال میشود. قشر پیش پیشانی بخشی از مغز است که میتواند فعالیتهای فکری در سطح بالاتر انجام دهد مانند تصمیم گیری، خویش آگاهی، همدردی و پایبندی اخلاقی. آمیگدالا در تفکر منطقی در شرایط دشوارتر طی زندگی روزمره چندان عالی عمل نمیکند، اما مدیتیشن میتواند کمک کند با خروج از وضعیت «مغز خزنده» و برگشتن به زمان حال، قدرت این را پیدا کنید که به استرس واکنش بهتری نشان بدهید.
مثلا ممکن است تمام مدت در حالت مغز خزنده فقط به این فکر کنید که چگونه میتوانید بیشتر پول دربیاورید، اما با مدیتیشن شما میتوانید علی رغم تمام استرسهایی که دارید به چیزهای مهمتری هم فکر کنید؛ پیش از آنکه خیلی دیر شود میفهمید که باارزشترین نعمتهای زندگیتان را نادیده گرفتهاید مانند ارتباط با فرزندانتان و حفظ رابطهی گرم و صمیمیتر با همسرتان.
تصاویر MRI نشان دادهاند که بعد از یک دورهی 8 هفتهای تمرینات مدیتیشن، آمیگدالا کاهش پیدا میکند. با کوچکتر شدن آمیگدالا، قشر پیش پیشانی ضخیمتر میشود.
3. اطلاعات مفید را بخاطر میسپارید
فرض کنید قرار است چیزهای زیاد از فروشگاه خریداری کنید و یادداشتی هم همراه نمیبرید. زمانی که به فروشگاه میرسید یک سری از چیزها را فراموش میکنید. این زمانی است که توانایی حافظهی فعالتان افت کرده است. شما وقتی از حافظهی فعال خود استفاده میکنید که نیاز دارید چیزی را به ذهن بسپارید تا در آیندهای نزدیک سراغش بروید. مشکل این است که گاهی وقتی که به این اطلاعات نیاز داریم، از دستشان میدهیم.
مدیتیشن میتواند ظرفیت و توانایی حافظهی فعال را بهبود بدهد. مطالعاتی که روی 200 نوجوان انجام شد نشان داد مدیتیشن توانسته بود حافظهی فعال آنها را نسبت به کسانی که در این تمرینات شرکت نکرده بودند به میزان قابل توجهی ارتقاء بدهد.
4. مهارت تفکرتان سرعت میگیرد
تا به حال پیش آمده که در حال گفتگو با کسی باشید و برای پیدا کردن کلماتی که میخواهید بگویید به مشکل بخورید؟ همهی ما زمانهایی داریم که مهارت کلامیمان در بهترین حالت خود نیست. مهارت کلامی، توانایی پیدا کردن کلمات درست و مناسب در زمان یا موقعیتی مناسب است.
نتایج تحقیقات نشان میدهد مهارت کلامی افرادی که تمرینات مدیتیشن را انجام میدهند، بهبودی چشمگیری پیدا میکند. تغییراتی که در این پژوهشها دیده شد حاصل تنها 20 دقیقه مدیتیشن طی چهار روز بوده است.
5. تمرکزتان بالا میرود
با توجه به تمام مشغلههای دنیای امروز و دیجیتال زدگی شدیدی که در جریان است به راحتی تمرکز خود را از دست میدهیم. ما هر روز به طور متوسط در معرض 10000 تبلیغات تجاری هستیم و همین باعث میشود روی چیزهای مهم تمرکز نداشته باشیم. تنها 20 دقیقه مدیتیشن در روز کمک میکند تا قدرت تمرکز و توجهتان بهتر شود و راحتتر بتوانید در لحظه بمانید.
6. مغزتان قدرت جادویی پیدا میکند
تمام چین و چروکهایی که روی سطح بیرونی مغز میبینید برای این بوجود آمدهاند تا سرعت ارتباطات سلولی مغز را افزایش بدهند. از آنجاییکه مغز در درون جمجمه فضایی برای بزرگتر شدن ندارد، با تشکیل چین خوردگیها، توان عملکرد خود را افزایش میدهد.
بررسیها نشان میدهد افرادی که سابقهی مدیتیشن منظم دارند در مقایسه با افرادی که مدیتیشن نمیکنند، چین خوردگیهای مغزشان بیشتر است. هر چه بیشتر مدیتیشن کنید، مغزتان سریعتر و موثرتر میتواند اطلاعات را پردازش کند که مخصوصا زمانهایی که نیاز به تفکر سریع دارید مفید است.
در این مقاله شما را با رموز بهبود زندگی از نگاه جیم ران فیلسوف کارآفرین امریکایی آشنا می کنیم. با رعایت این اصول شما قادر خواهید بود ناممکن را به ممکن تبدیل نمایید.
چگونه غیرممکن را به ممکن تبدیل کنیم؟
در دهه 1960 میلادی، از نظر فنی غیر ممکن بود که یک انسان بتواند به فضای بیرونی کره زمین سفر کنید. ولی ظرف 10 سال، اولین انسان قدم به سطح ماه گذاشت. این فرایند معجزه آسای تبدیل رویا به واقعیت وقتی شروع شد که یک «ندا» جامعه علمی را به چالش کشید تا هر کاری که لازم است را انجام دهد تا آمریکا «انسانی را تا پایان آن دهه به ماه بفرستد.» این چالش با کاشتن بذر دستاورد ممکن در آینده درون خاک حاصلخیز تخیل، روحیه یک ملت را بیدار کرد. اینکه ما تا چه مقدار بتوانیم نتایج خود را تغییر دهیم تا حد زیادی بستگی به قوه تخیل ما دارد.با آن چالش شجاعانه، غیر ممکن تبدیل به واقعیت شد.
همین اصل در مورد هر زمینه دیگری از زندگی ما نیز کاربرد دارد.
آیا یک انسان فقیر می تواند ثروتمند شود؟ قطعاً! ترکیب منحصر به فرد اشتیاق، برنامه ریزی، تلاش و پشتکار همیشه جادوی خود را به دنبال خواهد داشت. سؤال این نیست که آیا این فرمول برای موفقیت جواب می دهد یا نه، بلکه آیا انسان این فرمول را دنبال می کند یا خیر. این متغیر ناشناخته است. این چالشی است که همه ما با آن مواجه هستیم.
همه ما می توانیم از جایی که هستیم به جایی که می خواهیم باشیم، برسیم. هیچ رویایی غیر ممکن نیست اگر ابتدا ما شجاعت باور کردن آن را داشته باشیم.
جیم ران، کسی که یکی از اولین فیلسوفان کسب و کار در آمریکا شناخته می شود، فلسفه ها و اصول خود در زمینه موفقیت را به مدت 46 سال به اشتراک گذاشت. ران در اینجا 13 روش برای بهبود زندگی را معرفی می کند تا شما بتوانید رویای خود را ممکن سازید:
روبرو شدن با ترس های خود
این گونه است که می توانید بر آن ها غلبه کنید. آن ها را نادیده نگیرید، بلکه با آن ها روبرو شوید. با خود بگویید، «این همان چیزی است که از آن می ترسم. باید ببینم که چگونه می توانم آن را تغییر دهم.» همین امروز با ترس های خود روبرو شوید.
تغییر مسیر با قدرت اراده
اگر کارهایی که مثلاً در شش سال گذشته انجام داده اید منافعی که می خواهید را به دنبال نداشته، مجبور نیستید حتماً همان کارها را تکرار کنید. مقصد جدیدی انتخاب کنید و آن راه را دنبال کنید. از قدرت اراده خود برای شروع فرایند استفاده کنید. مجبور نیستید که سال گذشته را تکرار کنید. اشتباهات خود را تصحیح کنید. اکنون روی سال بعد خود سرمایه گذاری کنید.
پذیرش اشتباهات خود
گاهی اوقات باید اشتباهات خود را نزد دیگران تصدیق کنید. یکی از بهترین عبارات در زبان این است: «معذرت می خواهم.» این کلمات می تواند رابطه ای کاملاً تازه را آغاز کند. این کلمات می تواند دو نفر را به مسیری کاملاً تازه سوق دهد. اشتباهاتتان را پیش خود تصدیق کنید. لازم نیست در مورد آن ها نزد تمام آدم های دور و برتان صحبت کنید. ولی هیچ ضرری ندارد که بنشینید و با خودتان مکالمه ای داشته باشید و بگویید، «هیچ فایده ای نداره که خودم را فریب دهم.»
داشتن اهداف بزرگ
فرایند را آغاز کنید. اهداف والاتری برای خود تعیین کنید. به دنبال اهداف بزرگتری باشید. به دنبال چیزی فراتر از آنچه که تصور می کردید می توانید انجام دهید، بروید.
برای موفقیت بیشتر اهداف بزرگ داشته باشید
خودباوری
باید به احتمالات ایمان داشته باشید. باید باور داشته باشید که فردا می تواند بهتر از امروز باشد. به خودتان باور داشته باشید. هیچ مهارتی وجود ندارد که نتوانید یاد بگیرید؛ هیچ دانشی وجود ندارد که نتوانید بیاموزید؛ هیچ کلاسی وجود ندارد که نتوانید در آن شرکت کنید؛ هیچ کتابی وجود ندارد که نتوانید بخوانید.
به دنبال خردمندی باشید
به دنبال خِرَدی باشید که پاسخ ها را ایجاد می کند. به دنبل خردمندی باشید تا با چالش های امروز و فردا مقابله کنید. آرزو نکنید که کاش آسان تر بود، آرزو کنید که شما قوی تر باشید.
استفاده از زمان
بعضی وقت ها ما خود را گمراه می کنیم. معمولاً آدم ها پیش خود می گویند، «من هنوز 20 سال دیگر فرصت دارم.» ولی واقعیت اینجاست که شما 20 «بار» دیگر فرصت دارید. اگر سالی یک بار به ماهیگیری بروید، تنها 20 بار دیگر برای ماهیگیری کردن فرصت دارید، نه 20 سال.
سرمایه گذاری کردن سودهای خود
سودها بهتر از دستمزد هستند. دستمزدها باعث می شوند که روزی خود را به دست آورید، سودها باعث می شوند که به ثروت دست پیدا کنید. آیا می توانیم زمانی که روزی خود را به دست می آوریم به سوددهی دست پیدا کنیم؟ پاسخ مثبت است.
شدت و جدیت در زندگی
در هر کاری که انجام می دهید، تلاش بیشتری کنید. کمی قوی تر، و کمی عاقل تر باشید. سرزندگی خود را تقویت کنید. تمام توان خود را روی کاری که انجام می دهید قرار دهید و بعد به دنبال سرزندگی بیشتر، قدرت بیشتر، توان بیشتر، و قلب و روح بیشتر باشید.
پیدا کردن جایگاه مناسب خود
اگر فقط شغلی دارید و در آن کار می کنید، جایی را پیدا کنید که برایتان مناسب است، و مطمئن باشید که آن ها از شما خواهند خواست تا جای بهتری را در اختیار بگیرید. کار خود را به خوبی انجام دهید؛ بهترین کاری که می توانید را انجام دهید. این بهترین راه برای پیشرفت است.
شرافت داشتن
شرافت مثل وفاداری است. شما نمی توانید آن را از کس دیگری بخواهید؛ تنها می توانید آن را از خودتان بخواهید. بهترین نمونه از وفاداری باشید تا پیروان وفاداری داشته باشید. بهترین نمونه از شرافت باشید تا افرادی دور و برتان داشته باشید که شرافت دارند. خودتان سرمشق باشید.
داشتن نظم و انضباط
نصیحت بهتری از این نمی توانم به شما بکنم چون که نظم و انضباط، واقعیت را به وجود می آورد. نظم و انضباط شهرها را می سازد. یک فعالیت منظم فراوانی، برجستگی و بهره وری را ایجاد می کند.
مبارزه کردن برای چیزهای ارزشمند
این فوق العاده است که بتوانید بگویید: «من برای فرزندانم مبارزه کردم، من برای چیزی مبارزه کردم که درست بود، من برای سلامتی مبارزه کردم، من مبارزه کردم تا از شرکت خود محافظت کنم؛ من برای حرفه ای خوب مبارزه کردم که خانواده ام را خوشحال کنم. من برای مبارزه ای خوب، مبارزه کردم.» اگر چیزی ارزشمند را می خواهید، باید برای آن مبارزه کنید.
بر اساس علم عصبشناسی دانستنی ها سبک زندگیتقریبا همه ما حساسیت خاصی به افراد موفق داریم. دوست داریم بدانیم در طول روز چه کارهایی را انجام میدهند؟ صبحها که از خواب بیدار میشوند روز خود را چگونه رقم میزنند و چه عادتهای مفیدی دارند که باعث شده در زندگی خود موفق باشند.
در این رابطه مقالات و کتابهای متعددی منتشر شدهاند و هر کدام راهکارهایی برای موفقیت بیشتر در زندگی را یادآور شدهاند.
ما هم در این مطلب قصد داریم سه نکته اساسی که میتوانند در مسیر موفقیت یاریرسانتان باشند را از کتابی با عنوان «کارزار: علم عصبشناسی، عامل اصلی در پشت پردهی ساخت افراد مفید در سازمانهای موفق» را برایتان توضیح دهیم.
در این کتاب، نویسنده «امی برن» توضیح داده که کمپانیها میتوانند بهواسطه شناخت هر چه بهتر ساختار مغز انسان و تغییر محیط کار بر اساس شکل مغز به حمایت و تشویق کارمندان و تقویت سازمان خود بپردازند.
احتمالا این سوال برایتان پیش آمده که یعنی چه؟ شکل مغز چه ارتباطی به شکل سازمان دارد! در ادامه بهطور کامل توضیح خواهم داد.
بر اساس جدیدترین یافتههای عصبشناسی، افراد بسیار موفق هر روز سه کار را در محل کار خود انجام میدهند:
تمرکز همهجانبه
پرهیز از حرف زدن منفی با خود
تداوم
۱- تمرکز همهجانبه: عواملی که موجب حواسپرتی میشوند را تا حد امکان کاهش میدهند
در دنیای سراسر متصلِ امروز، همه ما دایما زیر بمباران شدید عوامل و فاکتورهایی هستیم که حواسمان را پرت میکنند و خیلی راحت میتوانند رشته افکارمان را پاره کنند.
«برن» در این رابطه توضیح داده: «افراد موفق این را آموختهاند که هنگام کار ذهن و مغزشان را تماما به همان کاری که در دست انجام دارند، اختصاص دهند. آنها به خود یادآوری میکنند چه کاری را و چرا آن را انجام میدهند و پیش از آغاز هر فعالیتی خود را به طور کامل برای انجام آن آماده میکنند.»
هر چه فرد ابتکار بیشتری در کارهای خود به خرج دهد، با تمرکز بیشتری میتواند خود را وقف کار کند.
«برن» همچنین در کتاب خود نوشته: «جالب است بدانید که مدیران موفق اغلب فیجتهایی روی میز کار خود دارند تا هر زمان که مورد حمله تفکرات منفی و بیهوده قرار گرفتند، با استفاده از آنها بتوانند دوباره تمرکز کنند و به ادامه کارشان بپردازند.»
مارک تواین در کتاب «قورباغه را قورت بده» نوشته: «اول صبح یک قورباغه زنده را قورت بده و مطمئن باش که هیچچیز بدتر از آن قرار نیست در ادامه روز برایتان اتفاق بیفتد»
این جمله یعنی اینکه افراد موفق، سختترین و چالشبرانگیزترین کارهای خود را در ابتدای روز انجام میدهند تا دیگر موضوعی برای نگرانی و حواسپرتیشان باقی نماند.
افراد موفق، سختترین و چالشبرانگیزترین کارهای خود را در ابتدای روز انجام میدهند
۲- پرهیز از حرف زدن منفی با خود: افراد موفق آگاهانه تفکرات بازدارنده را از ذهن خود خارج میکنند
به طور میانگین، هر مغزی روزانه ۵۰ هزار فکر دارد که تقریبا بیشتر آنها منفی هستند.
اگر حتی شغل ما چندان هم پر استرس نباشد، اما مغزمان راهی برای جنگیدن با آن و بزرگ کردن مسایل منفی پیدا میکند.
انسانها همیشه بدترین منتقدان خود هستند.
تحقیقات برن در این رابطه نشان داده، افراد موفق آگاهی زیادی در مورد تفکرات منفی خود دارند و به مغزشان آموختهاند که آن را همانطور که هست بپذیرد.
از آنجا که آنها بهتر میتوانند افکارشان مبنی بر شک داشتن به تواناییهای خود را سازماندهی کنند و روی آن نظارت داشته باشند، افراد موفق قادرند زمان بیشتری را به مسایلی اختصاص دهند که کارشان برای تمرکز نیاز دارد.
در واقع این طور میتوان گفت که آگاهی به موارد زیر مربوط است:
شخص از کارکرد ناخودآگاه خود اطلاع دارد و به آن واقف است.
شخص کنترل بیشتری روی افکار خود دارد.
شخص با توانایی بیشتری میتواند حرفها و کارهای خود را سازماندهی کرده و روی آنها نظارت داشته باشد.
خودآگاهی، تماما در مورد حضور مطلق در لحظه و داشتن هوشیاری کامل در مورد افکار و امور در دست انجام است.
۳- تداوم داشتن در انجام امور: میان مهارتها و چالشها تعادل برقرار میکنند
به محض اینکه مسالهای موجب حواسپرتی شما میشود و شیطان درون ضعیفتان میکند، میتوانید تمرکز خود را زیاد کرده و همه حواستان را روی کاری بگذارید که در دست انجام دارید. به این روش «تداوم» خواهید داشت.
برن در این رابطه گفته: «وقتی فرد به مرحله در جریان بودن (تداوم داشتن) میرسد (متعادلترین حالت بین مهارتهای فردی و چالشی که قصد حل آنها را دارد)، اتفاقات بسیاری در مغز او روی میدهند.»
یافتههای جدید عصب شناسی که در نشریه دانشگاه آکسفورد نیز منتشر شده، تداوم داشتن را به شرح زیر توضیح داده است:
تمرکز شدید و پرجوش روی لحظهی کنونی
ادغام کارها و هوشیاری
از دست دادن خودآگاهی انعکاسی
حس خود کنترلی در شرایط گوناگون
حواسپرتی موقتی
تجربهای که ذاتا لذتبخش است
افراد موفق برای در جریان امور بودن دو کار زیر را انجام میدهند:
بهدنبال بهترین روشهای تمرین هستند.
از قدرت درونی خود استفاده میکنند.
تمرین کردن به افراد کمک میکند تا اعتمادبهنفس خود را افزایش داده و از همه تواناییهایشان بهره بگیرند. همچنین کمک میکند تا چالشهای بیشتری را بپذیرند و بیشتر از قبل در زندگی ریسک کنند.
سپس، با افزایش آگاهی نسبت به قدرتهای درونی خود، میتوانند از تواناییهایشان بهره گرفته و بدنبال فرصتهای بیشتری برای پیشرفت در زندگی و کار باشند.
کلام آخر
هر فردی میتواند با شناخت و آگاهی سیستم عصبی مغز به افزایش خلاقیت و کارایی خود بپردازد و به موجب آن موفقیت بیشتری در شغل خود رقم بزند.
مدیران موفق با شناخت افراد خلاق و مستعد در شرکت میتوانند با افزایش میزان رضایت کار در وجود آنها به بهبود هر چه بیشتر کسبوکار خود بپردازند.
موثرین و موفقترین فرمول برای دستیابی به این امر ساخت تعهد فردی و گروهی به واسطه تمرکز، آگاهی و تداوم است.
ایجاد یک پشتیبانی قوی و ایده آل برای پاسخ به احتیاج های مشتریان و کاربران از نیاز های واجب هر سایتی است.
اما برگزیدن یک سیستم حمایت نیز یک گام مهم برای پذیرش به نیاز های مشتریان و کاربران است.
در این نوشتار از تعلیم وردپرس، به معرفی و بررسی افزونه ایی خواهیم پرداخت که یک پشتیبانی نیرومند و مطمئن را برای وردپرس شما برپایی میکند.
با ما همراه باشید…
ارسال تیکت و ساپورت وردپرس
در تعلیم های ماضی مکانیک وردپرس نیز به انالیز و بررسی افزونه های دیگری در این مقوله پرداختیم.
اما امروز به رسیدگی افزونه حمایت وردپرس Awesome Support، برای ارسال تیکت و پشتیبانی در وردپرس میپردازیم.
به جای فشردن دندانها به هم و تند نفس کشیدن، ترفندهایی که در ادامه این مطلب نوشته شدهاند را بیاموزید و تمرین کنید. با این کارها میتوانید به تدریج از میزان خشم و هیجانات منفی و پرخاشگریهای خود بکاهید و برای خود و اطرافیان زندگی آرامتری را به ارمغان بیاورید.
همه ما عصبانیت را تجربه کردهایم و بدون شک میدانیم که کنترل زبان، رفتار و افکار در این دقایق بههیچ عنوان آسان نیست. اما شک نداشته باشید که با تمرین کردن راهکارهای کسب آرامش زیر میتوان به این توانایی دست پیدا کرد.
وقتی عصبانی هستید چه مسایلی را باید به خاطر بیاورید؟
۱- محل را ترک کنید
وقتی احساس میکنید خشم شما در حال افزایش است و هر آن ممکن است دهان خود را باز کرده و حرفی بزنید که درست نیست، موقعیت فعلی خود را عوض کنید. مثلا از اتاق بیرون بروید و کمی قدم بزنید. یا کاری را انجام دهید که حواستان را پرت میکند. با ایجاد یک وقفه هرچند کوتاه میتوانید از شدت عصبانیت بکاهید. حتی اگر لازم است میز شام یا جلسه کاری را ترک کنید. مطمئن باشید خارج شدن از شرایط کنونی باعث کاهش عصبانیت خواهد شد.
از دیگر مزایای ترک کردن محل و شرایطی که در آن حاضر هستید این است که امکان نمایش رفتار خصمانه یا بیان حرفهای ناشی از عصبانیت را نخواهید داشت. این موجب حفظ وجهه و احترام اجتماعی شما میشود.
۲- نفس عمیق بکشید
هر زمان که تنها میشوید، نفس عمیق کشیدن را تمرین کنید. برای این منظور باید به مدت ۵ ثانیه از بینی نفس بکشید، دو ثانیه آن را نگه دارید و سپس به مدت ۱۰ ثانیه آن را از دهان بیرون دهید. این کار را چند بار پشت سر هم تکرار کنید. این تمرین باعث میشود تا سیستم عصبی بدن آرام شده و از افکاری که در ذهنتان جولان میدهند هم فاصله بگیرید زیرا مجبور هستید ثانیههای نفس کشیدن خود را بشمارید.
برای بیان موضوعاتی که موجب عصبانیت شما شدهاند بهتر است زمان تعیین کنید
۳- نظرتان را عوض کنید
پس از عصبانیت، وقتی آرامتر هستید از خودتان چند سوال بپرسید: آیا میتوانید به شرایط پیش آمده کمی منطقیتر بیندیشید؟ برای دیده شدن یا شنیده شدن صدایتان به چه چیزی نیاز دارید؟ طرف مقابل به چه چیزهایی نیاز دارد – آیا ممکن است او هم خواستههای مشابه شما را داشته باشد؟
فکر کردن به نیازها و خواستههای طرف مشاجره، باعث میشود تا کمتر روی عصبانیت و خواسته خود پافشاری کنید و به این ترتیب از میزان هیجانات منفی شما کاسته خواهد شد. این نخستین قدم برای شناخت و درک کسی است که موجب ناراحتی شما شده است.
۴- برای حرف زدن یا نزدن برنامهریزی کنید
حرف زدن در مورد شرایط پیش آمده به موقعیتی که در آن حاضر هستید بستگی دارد. گاهی هنگام عصبانیت حرف میزنیم تا بگوییم تقصیر ما نیست و از گناه خود کم کنیم، نه برای تحت تاثیر قرار دادن طرف مقابل. اما پیش از باز کردن دهان و بیان هر آنچه در ذهن دارید، چند ثانیه به این فکر کنید که نتیجه این سخنان چه خواهد بود و آیا در بهتر شدن اوضاع تاثیری دارد یا نه! اگر موثر است، حرف بزنید اما اگر باعث بدتر شدن اوضاع میشود بهتر است هیجانتان را کنترل کنید.
۵- برای توضیح دادن زمان بگیرید
برای بیان موضوعاتی که موجب عصبانیت شما شدهاند بهتر است زمان تعیین کنید. اول همه سخنان خود را روی برگه یادداشت کنید و سپس در زمان مناسب در رابطه با آنها حرف بزنید.
۶- مسئولیتپذیر باشید
اگر بهشدت اصرار دارید که در اولین فرصت در مورد موضوعی که موجب خشم شما شده صحبت کنید، خود را برای قبول هر نوع مسئولیتی آماده کنید. پاسخگو باشید. به طرف مقابل توضیح دهید که چرا این حرف را گفتهاید. حتما برای کارهایی که کردهاید و حرفهایی که گفتهاید از ضمیر اول شخص یعنی «من» استفاده کنید.
نتایج مطالعه صورت گرفته توسط یک تیم بینالمللی از محققان نشان میدهد، خرج کردن پول واقعا میتواند باعث شادی افراد شود، به شرط اینکه این پول برای داشتن (زمان آزاد و) اوقات فراغت بیشتر صرف شود.
به عنوان مثال، استخدام مستخدم برای انجام کارهای منزل یا بردن خودرو به کارواش، نوعی پول خرج کردن است که باعث میشود فرد، زمان آزاد بیشتری برای خود داشته باشد.
یک تیم بین المللی از محققان، ۶۲۷۱ شهروند ساکن آمریکا، کانادا، دانمارک و هلند را مورد بررسی قرار داده و ارتباط مشابهی بین خرید زمان و رضایت از زندگی - بدون توجه به سطح کلی درآمد - مشاهده کردند.
از شرکت کنندگان در این مطالعه پرسیده شد که آیا آنها برای داشتن اوقات فراغت بیشتر، پول خرج میکنند و درصورت مثبت بودن پاسخ، هر ماه چه مبلغی را هزینه میکنند. میزان رضایتمندی افراد از زندگی و زمانهایی که در فشار (کاری- روانی) هستند نیز مورد سوال قرار گرفت.
نتایج بدست آمده نشان داد، افرادی که برای داشتن زمان آزاد بیشتر، پول خرج میکنند، از حس رضایت بیشتری در زندگی برخوردار هستند و این کار باعث کاهش فشار (کاری- روانی) و حال بهتر آنها میشود.
خرید زمان، از منافع مشابهی برای شاد بودن مانند داشتن پول بیشتر برخودار است
این مطالعه همچنین نشان داد، خرید زمان با پول به نسبت خرید کالاهای مادی، حس بهتری از رفاه و آسایش را در فرد ایجاد میکند.
اشلی ویلنز، محقق ارشد این مطالعه از مدرسه بازرگانی هاروارد گفت: افرادی که برای انجام کارهای منزل، مستخدم استخدام میکنند یا فردی را برای کوتاه کردن چمنها به کار میگیرند، شاید احساس تنبل بودن داشته باشند؛ اما نتایج تحقیقات ما نشان میدهد که خرید زمان، از منافع مشابهی برای شاد بودن مانند داشتن پول بیشتر برخودار است.
منافع خرید زمان تنها مختص افراد ثروتمند نیست و محققان در کمال شگفتی، اثرات مشابه این مسأله را بر افراد مختلف با طیف درآمدی متفاوت مشاهده کردند.
رنگ ها در هر فرهنگی سمبل مفاهیم خاصی هستند. رنگ قرمز تقریبا در تمام دنیا سمبل اشتیاق و خطر است، رنگ سفید در غرب سمبل پاکی و در خاور دور سمبل غم است. رنگ زرد سمبل ترس اما طلایی سمبل قدرت است.
بدن ما از ۷ چاکرا تشکیل شده است که هر کدام رنگ خاصی منحصر به خود دارند. در واقع نوسانات این چاکراها که تعیین کننده دستاوردهای معنوی هستند باعث جذب ما به رنگ های خاصی می شود.
اصول رنگ درمانی
رنگ درمانی یا کروموتراپی تکنیکی است که از قدرت رنگ ها برای تنظیم ارتعاشات بدن و رساندن به طول موج دلخواه استفاده می کند. این تنظیم برای سالم و متعادل نگه داشتن جسم و ذهن مفید است. رنگ درمانی هم جسمی است و هم ذهنی و شامل قرار گرفتن در معرض مستقیم نور رنگی می شود.
بدن انسان از ۵ عنصر تشکیل شده است: خاک، آب، آتش، فلز و هوا. و هر کدام از این عناصر رنگ منحصر به خود را دارند. خاک سبز، هوا زرد و غیره…
طبق رنگ درمانی تمام عناصر از جمله اندام های بدن در فرکانس های منحصر به فردی ارتعاش دارند. وقتی یک شخص در سلامت به سر می برد فرکانس های او ثابت و متعادل است. اما وقتی یک شخص بیمار است نظم فرکانس ها مختل می شود. هر کدام از بیماری ها هم فرکانس های خاص جداگانه ای دارند. تغذیه مناسب و علم پزشکی قدرت تنظیم مجدد این فرکانس های ناسالم را دارند. و یکی از روش های پزشکی برای تنظیم فرکانس ها و درمان بیماری های جسمی و ذهنی رنگ درمانی است.
فیزیک نور
بر اساس تئوری موج رنگ از طریق اشیاء روشن و با استفاده از امواج و ارتعاشات به چشم منتقل می شود. طول این امواج تعیین کننده رنگ هایی هستند که چشم ها دریافت می کنند.
وقتی رنگ سفید از منشور می گذرد به رنگین کمانی از رنگ ها تقسیم می شود که چشم می تواند آن ها را ببیند. آن هایی که چشم نمی بیند نور مادون قرمز یا ماوراء بنفش است. وقتی انرژی تابشی و ماده با هم تعامل پیدا می کنند رنگ ایجاد می شود.
به عنوان مثال ماده یا جسمی که سیاه دیده می شود انرژی تابشی تمام فرکانس های نور را جذب کرده است. ماده یا جسمی که سفید دیده می شود نتیجه انعکاس تمام طول موج هاست. شیء قرمز نور آبی را جذب کرده و رنگ قرمز منعکس می کند. فیزیک رنگ همین جذب انتخابی نورها توسط اشیاء است.
رنگ ها و بدن
بسیاری از رنگ ها تاثیرات مستقیمی روی جسم می گذارند. به عنوان مثال رنگ صورتی منجر به کاهش خشونت می شود. تنفس با رنگ سفید برانگیخته می شود و با رنگ آبی تقلیل می یابد. در ادامه راهنمای تاثیر رنگ ها بر جسم آمده است.
بسیاری از رنگ ها تاثیرات مستقیمی روی جسم می گذارند
قرمز
رنگ قرمز غده هیپوفیز را تحریک می کند و باعث کاهش آدرنالین می شود. تاثیرات رنگ قرمز شامل موارد زیر است:
افزایش فشار خون
افزایش ضربان قلب
تنفس سریع
تحریک دستگاه عصبی خودگردان
افزایش حساسیت جوانه های چشایی
تقویت اشتها
تقویت حس بویایی
زرد
رنگ زرد اولین رنگی است که چشم هنگام نگاه کردن به شخص یا شیءی آن را تشخیص می دهد. رنگ زرد در اتاق باعث می شود کودک بیشتر گریه کند به علاوه باعث آلرژی نیز می شود. تاثیرات رنگ زرد شامل موارد زیر است:
افزایش اشتها
کاهش فشار خون
آرامش ذهن
و خواب آلودگی
آبی
در پزشکی غرب رنگ آبی نمایانگر فرآیند قلبی عروقی است و رنگ آرامش بخشی است که به انتقال دهنده های عصبی کمک می کند. تاثیرات رنگ آبی شامل موارد زیر است:
کاهش ضربان قلب
تنفس عمیق
کاهش دمای بدن
کاهش تعریق
کاهش اشتها
سبز
وقتی شخصی در معرض رنگ سبز قرار می گیرد پاسخ های متابولیک مطلوبی در بدن اتفاق می افتد. تاثیرات رنگ سبز شامل موارد زیر است:
کاهش ترشح هیستامین
کاهش شدت حساسیت غذایی
کاهش واکنش های آلرژیک پوست
کاهش شدت اختلالات دستگاه گوارش
تقویت بینایی
قهوه ای
تاثیرات رنگ قهوه ای شامل موارد زیر است:
تقویت سنتز سروتونین
کاهش خشم و ناامیدی
افزایش سطح تریپتوفان
اگر میخواهید بر زندگیتان مسلط شوید، اولین کار آن است که برنامه ریزی اصولی داشته باشید. تمام افراد موفقی که میشناسید، با برنامهریزی به اینجا رسیدهاند. مطالب زیر را بخوانید تا با چند روش برنامه ریزی برای زندگی بهتر آشنا شوید. بهدستگرفتن کنترل زندگیتان، قدم بزرگی است. یاد بگیرید چگونه زندگیتان را طوری برنامه ریزی کنید که بتوانید اهداف و نیازهایتان را برآورده سازید.
برنامه ریزی اصولی در زندگی
آهسته و بادقت جلو بروید
برنامه شما ممکن است در مسیری صاف و مستقیم پیش نرود. خیلی بهندرت پیش میآید که مسائل، دقیقا مطابق برنامهریزی یا انتظارات فرد اتفاق بیفتند. زندگی، پر از پیچیدگی، پیچوخم و فرصتهای جدید است. زندگی همچنین پر است از شکست، اما این بدان معنا نیست که باید تسلیم شوید. بهتر است با گامهای کوچک جلو بروید و همانطورکه به هدفتان نزدیکتر میشوید، از آن اقدامات و تجربیات درس بگیرید.
ممکن است در زندگیتان به بنبست برسید. شاید مجبور شوید به شغلتان پایان دهید، شغلی که فکر میکردید شما را در موقعیت بهتری قرار خواهد داد، اما اینطور نبود. فقط به یاد داشته باشید هیچ جدول زمانیای وجود ندارد. به پیشرفتهای کوچک بهسمت اهدافتان ادامه دهید و از هر بنبست و رشد جدید در زندگیتان درس بگیرید.
برای زندگیتان برنامه بنویسید
برنامه زندگی، طرحی کتبی و رسمی است که میتوانید برای برنامه ریزیِ بخشهای مختلفِ زندگیتان ازجمله شغل، محل زندگی، افراد دوروبرتان و چگونگی گذراندن وقت، از آن استفاده کنید. نوشتن برنامه زندگی، میتواند در رسیدن به اهداف خاص یا شناسایی بخشهایی از زندگیتان که دوست دارید تغییر کنند، به شما کمک کند. برنامه زندگی به شما کمک میکند زندگیتان را بهشیوه دیگری ببینید.
دیدن جنبههای مختلف آن روی کاغذ ممکن است به شما کمک کند ایدههایتان را اولویتبندی کند و ازنو سامان بدهد. همچنین آوردن برنامه زندگی روی کاغذ به شما کمک میکند اهداف و خواستههای مشابهتان را ببینید.
پشتیبان داشته باشید
در هنگام تلاش برای ایجاد هرگونه تغییر در زندگی، بسیار مهم است که از سیستم پشتیبانی برخوردار باشید یا افرادی در دسترستان باشند که در صورت نیاز بتوانید از آنها کمک بگیرید. بخش مهمی از برنامه ریزی برای تغییر، آن است که بدانید هنگام بروز شرایط دشوار، برای جلب کمک و حمایت دقیقا سراغ چه کسی باید بروید. درمورد برنامه زندگی و آنچه میخواهید تغییر دهید، با افراد بسیار نزدیکتان صحبت کنید.
فهرستی از افرادی تهیه کنید که میدانید در صورت گرفتارشدن، میتوانید به آنها تکیه کنید. درمورد تغییرات آتی در زندگیتان، هرقدر ممکن است، اطلاعات جمع کنید. به داستانهای موفقیت سایر افراد گوش کنید. از دیگران بپرسید چه روشهایی را در برنامه ریزی زندگی و ایجاد تغییرات بهکار گرفتهاند و چه موانعی را پیشبینی کردهاند.
منابع و گامهای برنامه را مشخص کنید
برای برخی تغییرات و برنامههای زندگی، به منابعی برای شروع هر مرحله نیاز خواهید داشت. ممکن است لازم باشد چند کتاب بخرید، بودجهای تعیین کنید، مهارتهای جدیدی یاد بگیرید یا از کمک دیگران استفاده کنید. همچنین ممکن است لازم باشد مشخص کنید که چگونه بر موانع خاص غلبه میکنید. بعد از شناسایی آنچه برای شروع نیاز دارید، برنامه موردنظرتان را آغاز کنید و مرحلهبهمرحله پیش ببرید.
بهعنوانمثال، اگر برنامه زندگی شما شامل سالمترشدن است، ممکن است اولین گام، آشنایی با روشهای آشپزی و غذاهای سالمتر باشد و سپس تصمیم گیری برای خوردن یک وعده سبزیجات در روز. باید بهآهستگی بهسمت هدفتان حرکت کنید تا از پا نیفتید و فرسوده نشوید. مثال دیگر، داشتن برنامهای است که شما را به رژیم غذایی سالم هدایت میکند. برای انجام این کار، باید منابع موردنیازتان را شناسایی کنید، مانند کتابهای تغذیه، تخصیص بودجه برای انواع مختلف موادغذایی و کمکخواستن از خانوادهتان، چون تغییر در مواد غذایی روی آنها نیز اثر خواهد گذاشت.
تمام افراد موفقی که میشناسید، با برنامهریزی به اینجا رسیدهاند
اوضاع را مدیریت کنید
برنامه ریزی برای زندگی راه خوبی برای شفافسازی درمورد خواستههای شما و چگونگی رسیدن به آنهاست، اما اغلب اوقات، زندگی پیشبینیناپذیر است و طبق برنامه پیش نمیرود. باید روی مهارتهای سازگاریتان کار کنید تا بتوانید با ناراحتی مقابله کنید و بهسمت اهدافتان گام بردارید. میتوانید «مقابله متمرکز بر مشکل» را امتحان کنید؛ این نوع مقابله شامل توانایی نگرش بیطرفانه به موقعیتهای گوناگون است.
از این راه درمییابید کدام قسمتها بهخوبی کار نمیکنند و سپس میتوانید برنامهای برای رفع آن مشکلات طراحی کنید. این فرایند شامل آگاهی از گزینهها، جمعآوری اطلاعات، کنترل وضعیت و سپس اجرای برنامه است. بهعنوانمثال، اگر هنگام اجرای برنامهای برای تبدیلشدن به فردی سالمتر، مشخص شود دیابت دارید، تصمیم میگیرید از مقابله متمرکز بر مشکل، برای سازگاری با موقعیت جدید استفاده کنید.
بهاینترتیب درمورد دیابت، تغذیه و ابزارهای تست قند خون، اطلاعات لازم را کسب میکنید تا به شما کمک کنند به برنامه زندگیتان برگردید. نوع دیگری از مقابله، «مقابله متمرکز بر هیجان» است. این روش در جایی استفاده میشود که با اثرات عاطفی یک اتفاق برنامه ریزی نشده در زندگی مواجه میشوید.
بهعنوانمثال، تشخیص دیابت قطعا باعث واکنشی احساسی میشود. برخورد با این احساسات ممکن است شامل این موارد باشد: صحبتکردن با یکی از دوستان یا اعضای خانواده، کاهش استرس بهوسیله محدودکردن مسئولیتهایتان، و نوشتن درمورد احساساتتان برای درک بهتر آنها.
اهمیت تعیین اهداف را بدانید
تعیین اهداف، مهارت مهمی است که بسیاری از افراد موفق برای کمک به افزایش انگیزهشان، آن را بهکار میگیرند. تعیین هدف، شما را قادر میسازد بهتر بر جزئیاتِ تکمیل یک کار تمرکز کنید و درعینحال به شما کمک میکند تمام ابزارهای موردنیاز برای بهانجامرساندن هدفتان را بهکار بگیرید. یکی از بهترین قسمتهای تعیین و تکمیل موفق هدف، احساس افزایش اعتماد به نفس و خودکارآمدی در هنگام دستیابی به هدف است.
اهداف خود را واقعی کنید
چند راه وجود دارد که میتوانید اهدافتان را واقعی و دستیافتنی کنید. در وهله اول، هدفتان را بنویسید. این، هدف را واقعیتر از زمانی میکند که فقط در سر شماست. حتما آن را مشخص کنید. اهدافتان را با زبان مثبت بیان کنید. اگر میخواهید وزن کم کنید، بهجای گفتن «از هلههولهخوردن و چاقبودن دست بردار»، چیزی مانند این بگویید: « سالمتر غذا بخور و ۵ کیلو وزن کم کن.»اهدافتان را برحسب سطح اولویتشان مرتب کنید. اگر چندین هدف دارید، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید همهچیز را با هم انجام دهید.
تصمیم بگیرید چه چیزی درحالحاضر، دستیافتنی است، چه چیزی را میشود کمی بهتاخیر انداخت و چه چیزی ممکن است بیشتر از اینها طول بکشد.باید اهداف را بهاندازهای کوچک نگه دارید که بتوانید بهجای چند سال بعد، در دوره زمانی معقولی به آنها دست پیدا کنید. اگر اهداف بزرگی دارید، آنها را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید تا با دستیابی به آنها در بازههای زمانی مشخص، احساس موفقیت کنید.
وقت ها برای رسیدن به راز موفقیت یا به قول معروف «همان آدمی که می توانستیم بشویم ولی نشدیم»، نباید همه چیز را گردن روزگار بیندازیم و بگوییم مقصر زندگانی بود و من که تمام تلاشم را کردم. گاهی مواقع باید به این موضوع برسیم که برای رسیدن به بعضی چیزها نباید تلاش کنیم و در حقیقت بی خیال آن ها بشویم تا موفق شویم.
بعضی از این مسایل را می شود حتی یک روزه قیدشان را زد و برخی دیگر را باید کمی باهاشون دست و پنجه نرم کرد تا بتوان رهایشان کرد. اما در هر دو صورت بهتر است که لااقل این ۱۳ مورد را را بیخیالشان شوید.
۱- بیخیال زندگی ناسالم شوید
می دانید اصل و شرط اول موفقیت، سلامت خودتان است. اگر به سلامت خودتان نیندیشید یعنی اینکه بی خیال موفقیت شدید. خیلی سخت است که یکباره دست از یک سری تغذیه بردارید و یا تن پروری را کنار بگذارید و ورزش کنید. برای همین آسه آسه شروع کنید و به غذایی که می خورید اهمیت دهید و کمی هم فعالیت فیزیکی داشته باشید. تغذیه را به خصوص جدی بگیرید، در ایران ما غذای سالم کم پیدا می شود و حتی مواد غذایی آماده هم گاهی کاملا ناسالم هستند.
۲- اهداف کوتاه مدت داشتن را بی خیال شوید
این درست که به قول آقای جیمز باند شما تنها یک بار زندگی می کنید ولی همین یک بار هم اگر درست زندگی کنید به نظر کافیست. اینکه برای شش ماه بعد خود برنامه بریزید فی نفسه چیز بدی نیست ولی اینکه دایما تلاش هایتان برای هدف های کوتاه مدت باشد، خیلی روی مخ است. این هدف های کوتاه مدت به همراه خود عادت های کوتاه مدت هم می آورد که ذره ذره وجودمان را می خورد و خودمان نمی فهمیم. می دانید خیلی بین این دو جمله تفاوت است که : من ورزش میکنم تا امسال فلان شخص حاضر به معاشرت با من شود! یا من ورزش می کنم برای سلامت خودم. هر دو هدف دارند اما این کجا و آن کجا!
۳- دست از سر رویاهای کوچک بردارید
اینکه بخواهید در این دنیای پهناور، دست خالی بازی کنید و یا کوچک در برابرش ظاهر شوید؛ ضررش فقط و فقط به خودتان می رسد و بس. در این حالت تحلیل می روید و پیش چشم افرادی که با قدم های بزرگ خود دارند در زندگی پیش می روند آب می شوید. اگر فرصت های بزرگ زندگی را از دست بدهید و یا از ترس و استرس به آن ها وارد نشوید؛ در حقیقت رویای یک زندگی عالی و درخشان شدن پتانسیل ها و توانایی های خود را از دست داده اید. دنیا نمی ایستد و خیره شما را نگاه کند تا خودتان را برسانید، این شما هستید که باید بدون ترس از مسایل پا پیش بگذارید و با تمام موارد پیرامون آن کنار بیایید.
۴- دست از سر بهانه جویی بردارید
موضوع این نیست که با چه ورقی در بازی حکم بازی می کنید (البته طبعا شما بدون شرط بندی بازی میکنید، مگر نه؟) مهم اینست که چطور بازی کنید. مردم موفق می دانند که خودشان بابت زندگی شان باید جواب پس بدهند و گذشته و اشتباهاتش نه به دست تقدیر رخ داده و نه حکمتی در آن بوده؛ بلکه تنها و تنها تقصیر خودشان بوده.
همین که درک کنید که شما مسئول هرچه که اتفاق افتاده و می افتد و خواهد افتاد هستید، زندگی تان را جذاب تر می کند و بیشتر برای آن تلاش میکنید. در این حالت، بیشتر به یک فرد موفق نزدیک می شوید چرا که بهانه جویی و گردن این و آن انداختن مشکلات فقط و فقط جلوگیری از حرفه ای شدن و موفقیت شخصیت ما را در پی دارد و لاغیر! لب کلام آنکه خودتان بدهکار زندگیتان هستید نه کس دیگر
۵- دست از سر افکار بازسازی شده بردارید
رابرت گرین جامعهشناس می گوید که آینده در درستان فردی است که یاد میگیرد چطور مهارت هایش را در راه های خلاقانه به کار بگیرد و از ترکیب آن ها به غایت اعلای زندگی برسد. افرادی که تفکراتی غیرجدید دارند (به اصطلاح سیستماتیک فکر می کنند) تصور دارند که فقط و فقط از یک سری روش و الگوی خاص می شود به موفقیت رسید و باقی موارد به قعر زندگی خواهد رسید. اما خب راستش را بخواهید آنها اشتباه فکر می کنند.
افراد موفق این رازی را که الان با شما در میان میگذارم می دانند، آنها روزانه بر روی ایده ها و تفکرات خود فکر می کنند و دانش خود را بالاتر می برند و سپس با تغییراتی در آنها و انعظاف پذیری تفکری شان (یعنی اینکه نمی گویند حتما باید فلان جور موضوع پیش برود!) زندگی شان را می سازند. یادتان نرود که چیزی امروز هستید لزوما نباید همان چیزی باشد که فردا هستید.
۶- یک شبه ره صد ساله را طی کردن و این مزخرفات را از ذهن خود دور بیاندازید
یک شبه پیروز شدن و یک شبه ره صد ساله را طی کردن بیشتر شبیه به یک افسانه می ماند تا واقعیت. اکثر مردم موفق هر روز برای رسیدن به جایی که رسیده اند تلاش کرده اند و نتایج کار خودشان را بعد از مدت ها کار کرد به چشم دیدند نه اینکه یک شب بخوابند و صبح بیدار شوند. حتی آن دسته از باهوش های اقتصادی که بیت کوین خریدند و الان میلیونر شدند هم کم کم یک سالی صبر کردند تا بیت کوین به اینجا رسید!
از این حرفها بگذریم، باید توجه کنید که چیزی به نام یک شبه موفق شدن وجود ندارد، شما اسپایدرمن نیستید که یک عنکبوت بیاید و انگشتتان را بگزد و بعد قدرت مافوق انسانی دست پیدا کنید. در خلال آنکه آینده نگری می کنید، به همین امروزتان و کارهایی که همین الان انجام می دهیم هم فکر کنید و برای آنهم برنامه بچینید.
بیخیال زندگی ناسالم شوید
۷- ایده آلیسم بودن را کنار بگذارید
خوانندگان عزیز، بدانید و آگاه باشید که هیچ چیز بی نقص نیست! همه چیز بالاخره یک باگی در خودش دارد. از شکست هراس داشته باشید و بدانید که ممکن است در راه در کمینتان نشسته باشد. اگر بخواهید صبر کنید تا همه چیز راست و ریست شود و بعد بروید سراغش، از قافله عقب ماندید. شما خودتان را در جریان کار بیندازید، بعد به فکر درست کردن جز به جز آن باشید.
۸- دور هدف های چندگانه داشتن خط بکشید
چرچیل، سیاستمدار مشهور انگلیسی که دنیا را دور یک انگشتش می چرخاند میگوید: «اگر بخواهید سر راهتان به هر سگی که رسیدید یک تکه سنگ پرتاپ کنید، عمرا به مقصد برسید.»
مردم موفق هم در راستای همین صحبت آقای سیاستمدار اهداف زیادی انتخاب نمی کنند و بر روی دو سه هدف خاص تمرکز می کنند و عبارت «حالا بقیه اهداف را بگذار برای بعد» سرلوحه زندگی خود قرار می دهند. حالا این هدف هرچی می تواند باشد از اینکه روزی یک ساعت بروم باشگاه یا با فلانی در ارتباط باشم و….
۹- باور کنید شما لازم نیست همه چی را کنترل کنید!
فیلسوفان بزرگ یونان باستان مثلی دارند که در آن می فرمایند: بعضی چیزها از ماست که برماست و برخی چیزها هم برما نیست و طبیعتا از ما نیست. تفاوت این دو چیز ذکر شده در فرمایشات این عزیزان یک دنیاست! لازم نیست که فکر کنید در طی یک فرایند که در ذهن خود نقشه آن را به تصویر کشیدید، این شما هستید که باید همه چیز را کنترل کنید و در همه جا تصمیم گیری کنید.
مدیران بزرگ برندها و غولهای بازار هم اینجوری نیستند و کلی معاون و زیردست دارند که بسیاری از انتخاب هایشان بدون هماهنگی با بالادستی صورت می گیرد(بله میدانم این تفکر در ایرانمان کمی نامانوس است) بروید سراغ مسایلی که می توانید کنترل کنید و روی آن احاطه دارید و همان فرمان را بروید جلو. اینگونه زودتر از جاده موفقیت عبور می کنید و سریع تر به جایی که میخواهید می رسید.
۱۰- از جواب مثبت دادن به خرده کارهایی که هیچ ربطی به هدف شما ندارند هم دست بکشید
رودربایستی را کنار بگذارید و به همه چیز بله نگویید. قدرت نه گفتن را بیاموزید و وقتی می بینید ماموریت یا مرحله ای به شما محول شده که اصلا ربطی به اهداف زندگیتان ندارد آن را رها کنید. ولو این کار از سمت دوست و خانواده و نزدیکان شما به شما داده شده باشد. دنیا صبر نمی کند تا شما فامیل بازی کنید و بعد کاپ جهانی موفقیت را به شما بدهد. میگویید انسانیت چه می شود پس؟ می توانید کمکشان کنید و راهنمای راهشان باشید ولی نه اینکه کار و زندگی خود را بر روی مشکل آنها بگذارید.
جملات تاکیدی مثبت یکی از کلیدهای اصلی موفقیت هستند و اگر مداوم و صحیح تمرین شوند شما را برای همیشه از افکار منفی دور می کنند و کمک می کنند باورهای محدود کننده را حذف کنید
موفقیت یک بازی درونی ذهنی است. اگر بتوانید در ذهن خودتان را فردی تصور کنید که به همه چیز رسیده است شانس این که چنین شخصی بشوید زیاد است.
جملات تاکیدی مثبت ارتباطی هستند بین افکار خودآگاه و رفتار ناخودآگاه ذهن. ما روزانه جملات تاکیدی مثبت و منفی را زیاد به کار می بریم بدون این که حتی درباره آن ها فکری کرده باشیم. بسیاری از جملات تاکیدی منفی هستند که باعث پایین آمدن عزت نفس، تصمیم گیری غلط و نگرش منفی می شوند. می توانید کنترل این جملات را به دست بگیرید و برای آرامش و کنترل ذهن خود هیپنوتیزم انجام دهید. ساده ترین کاری که می توانید برای تقویت ذهن و تندرستی انجام دهید به کار بردن جملات تاکیدی مثبت برای موفقیت است.
اهمیت جملات تاکیدی مثبت
یکی از دلایلی که باعث می شود بسیاری به موفقیت نرسند این است که برای رسیدن به اهدافشان وارد مرحله عمل نمی شوند. آن ها همیشه به باورهای محدود کننده ای که والدینشان در ذهنشان ایجاد کرده اند تکیه می کنند.
برای این که اشتیاق بیشتری برای رسیدن به اهداف داشته باشید بسیار مهم است که هر روز جملات تاکیدی مثبت را با خودتان تمرین کنید.
هر زمان که از جملات تاکیدی مثبت برای موفقیت استفاده می کنید پیام مثبتی به ذهن ناخودآگاهتان ارسال می شود. جملات تاکیدی مثبت برای موفقیت ثروت، سلامت و موقعیت خوب را به زندگی شما دعوت می کند.
جملات تاکیدی مثبت حتی در سخت ترین شرایط نیز به ما نگرش مثبتی می دهد. این جملات نقطه شروع تازه ای را به ما نشان می دهند و باید از آن ها بیشترین استفاده را ببریم. در ادامه جملات تاکیدی مثبتی که می توانیم در زندگی روزانه به کار ببریم آمده است:
جسم من سالم است، ذهن من باهوش است، روح من آرام است
جسم سالم در ارتباط مستقیم با ذهن و روح سالم است. اگر ذهن پر از احساسات منفی باشد روح و جسم نیز تحت تاثیر قرار می گیرند. تنها دلیل سلامت یا بیماری خودتان هستید. می توانید مجوزی که به طورخودآگاه یا ناحودگاه به تمام بیماری های دنیا داده اید لغو کنید زیرا شما آن درد را به اشتراک گذاشته اید.
می توانید با این بیماری ها با به کار بردن جملات تاکیدی مثبت به طور روزانه مبارزه کنید.
باور دارم که می توانم هر کاری را انجام دهم
این جمله را برای دلگرمی هر روز با خودتان تکرار کنید. با گفتن این جمله هر چیزی و هر کاری که به ذهن تان می رسد را می توانید انجام دهید.
هر اتفاقی به نفع من است
هیچ اتفاقی تصادفی نیست. در واقع ما آدم ها چیزی را جذب می کنیم که بخشی از آن هستیم. پس هر اتفاقی در زندگی ما دلیلی دارد و با زندگی ما هماهنگ است.
جملات تاکیدی را باید هر روز صبح زمانی که بیدار می شوید تکرار کنید
من معمار زندگی خودم هستم، من پایه آن را می سازم و مواد آن را انتخاب می کنم
جملات تاکیدی را باید هر روز صبح زمانی که بیدار می شوید تکرار کنید. هر روز یک شروع تازه است و می توانید آن را همانطور که دوست دارید بسازید زیرا شما معمار زندگی خودتان هستید. اگر روزتان را با یک جمله تاکیدی مثبت یا افکار مثبت شروع کنید آن روز را به یک روز عالی و موفقیت آمیز تبدیل کرده اید.
کسانی که در گذشته به من آسیب رسانده اند را میبخشم و از آن ها کناره گیری می کنم
این جمله به معنی فراموش کردن کاری که با شما کرده اند نیست، بلکه به این معنی است که آن ها را بخشیده اید و درس گرفته اید. قدرت بخشش چیزی است که به شما اجازه پیشرفت می دهد و می توانید بدون وابستگی به دیگران به زندگی تان ادامه دهید.
توانایی من برای فتح چالش ها و موفقیت نامحدود است
شما هیچ محدودیتی به جزآن ها که خودتان سر راهتان قرار داده اید ندارید. چه نوع زندگی دوست دارید؟ چه چیزی شما را متوقف کرده است؟ چه موانعی برای خودتان ساخته اید؟ این جمله تاکیدی مثبت کمک می کند تمام این موانع را کنار بگذارید.
امروز عادت های کهنه را کنار می گذارم و عادت های مثبت را جایگزین آن ها می کنم
شما موجود سازگاری هستید و با انرژی سازنده ای که در درون تان موج می زند و شما را به ایده های جدید و ذهنیت جدیدی هدایت می کند که باعث می شود این انرژی سازنده در درون تان جریان داشته باشد.
می توانم سرافراز شوم و به درجات عالی برسم
یکی از موثرترین جملات تاکیدی مثبت این است که هر روز به خودتان بگویید می توانید به درجات عالی برسید. به رویاها و تخیلات تان تمرکز کنید و این جمله تاکیدی را با تخیلات تان پیوند دهید. این جمله تاکیدی مثبت با تکرار به واقعیت مبدل می شود.
امروز سرشار از انرژی و شادی هستم
شادی از درون آغاز می شود نه از بیرون. پس هر روز صبح بعد از بیدار شدن جملات تاکیدی مثبت را تکرار کنید و این را به یک عادت تبدیل کنید.
من خودم را همانطور که هستم می پذیرم و دوست دارم
دوست داشتن خود خالص ترین و بالاترین درجه دوست داشتن است. وقتی خودتان را دوست داشته باشید ناخودآگاه خود را تحسین می کنید و به خودتان احترام می گذارید. اگر در کاری که انجام می دهید اعتماد به نفس داشته باشید تشویق می شوید کارهای بزرگ تری انجام دهید.
خودتان را باور داشته باشید تا به فرصت های بیشتری برسید
اگر این جملات و جملات تاکیدی دیگر را به کار ببرید به طور ناخودآگاه فرصت ها را جذب می کنید و در کارها موفق می شوید.
این به عهده شماست که وقتی به فرصتی دست یافته اید شهامت وارد عمل شدن را داشته باشید. اگر تنها جملات تاکیدی مثبت را تکرار کنید و وارد عمل نشوید موفق نخواهید شد.
در اینجا با مقاله ای درباره راه کارهایی سریع برای بالا بردن اعتماد به نفس در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
چطور در کمتر از ۵ دقیقه ، هرروز اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم ؟
مواردی هستند که سطح اعتماد به شما را تحت تاثیر قرار می دهند :
ژن هایی که شما با آن ها متولد شده اید ، تعادل مواد شیمیایی و عصبی در مغز، محیط اطراف و فشارهای اجتماعی و همچنین انتخاب هایی که روزانه انجام می دهید، تاثیر می گذارد حال، با درک این موضوع که شما توانایی های بالقوه ای دارید ، به بیان نکاتی فراتراز آنچه گفته شد درمورد حس اعتماد به نفس و بالابردن آن در هرزمان و مکانی میپردازیم .
موفقیت خود را قبل از شروع هر کاری برای خود تصویر کنید:
یکی از راههای این حس گوش دادن به موزیک مورد علاقه تان است. گوش دادن به موسیقی با یک پایه عمیق ،می تواند به شما احساس قدرت بدهد موسیقی، می تواند خلق و خوی شما را بهترکند حتی گفته شده است، که موسیقی به رشد گیاهان نیز کمک می کند. شما همچنین می توانید خود را در معرض چالش قرار دهید و حتی خود را تحریک کنید و به این ترتیب به ایجاد اعتماد به نفس درخود کمک کنید.
به توانایی های خود اعتماد کنید، تا پیشرفت داشته باشید:
در تفکر خود انعطاف پذیر باشید. داشتن یک ذهنیت ثابت و فکر کردن به این موضوع که شما نمیتوانید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید، به شما کمک نخواهد کرد. شما قادر به ایجاد اعتماد به نفس نخواهید بود در عوض، یک اندیشه انعطاف پذیر داشته باشید، که چالش ها را به عنوان فرصت برای رشد می بیند ، افرادی که از رشد ذهنی بالاتری برخوردار بوده اند ، در مواجهه با آزمون ها و چالش ها ی زندگی خود بسیار موفق تر عمل کرده اند .
بدانید که ممکن است به دفعات دراین مسیر شکست بخورید :
با آن روبرو شوید ، شما باید گاهی اوقات شکست بخورید، همه ما شکست میخوریم . ، قبل از آنکه نهایتا یک نفر هری پاتر را بپذیرد ؛ جوآن روولینگ توسط ۱۲ ناشر مختلف رد شد . برادران رایت تاریخچه ی طولانی از شکست های پی در پی خود در ساخت هواپیما دارند و نهایتا این تلاش ها منجر به موفقیتشان شد .
از مقایسه کردن خود دست بردارید :
هرشخصی در یک نقطه ضعف ، ممکن است نسبت به اطرافیان خود احساس کمبود کند خودتان باشید آنچه را که دارید قدر بدانید، تا اعتماد به نفس خود را از دست ندهید . شما مجبور نیستید ،خودتان را با کسی مقایسه کنید شما با هیچ کس رقابت نمی کنید، شما نه از کسی بالاتر و نه پایین تر هستید شما به اندازه کافی خوب هستید.
از جملات تایید کننده ،استفاده کنید :
یک لیست از عبارات تاییدی که به شما حس خوبی میدهد، را تهیه کرده و به خودتان بگویید:
من یک هنرمند با استعداد هستم.
من قوی هستم.
من مهربان هستم.
من توانایی دارم.
من عالی هستم.
من ارزشمند هستم.
همانطور که بااین کار، اعتماد به نفس خود را افزایش می دهید ، به خودتان افتخار کنید برروی نقاط مثبت خود متمرکز شوید، نه برروی نقاط منفی . ما به طور کاملی ناقص هستیم ، هر کسی را بهر کاری ساخته اند .
کاملا مثبت اندیش باشید:
مثبت اندیش باشید ،به خصوص زمانی که شما احساس شکست می کنید به خودتان بگویید زندگی کوتاه است؛ کتابهایی را بخوانید که اعتماد به نفس شما را تحریک کند. تماشای کلیپ های خنده دار و الهام بخش تاثیر مثبتی خواهد داشت ؛ سعی کنید بیشتر باافردی که دارای تیپ شخصیتی حمایت گر هستند، درارتباط باشید ، نه افرادی که حتی نسبت به خودشان هم حس خوبی ندارند . برای ایجاد اعتماد به نفس، شما ابتدا باید به بالاترین شکل ممکن به خودتان ایمان داشته باشید، تا دیگران نیز شما را باور کنند .