تعریف شما از اینترنت چیست؟ خاطرتان هست اولین باری که به اینترنت متصل شدید چه کردید؟ بهاحتمال زیاد یک مرورگر را باز کرده و به وبسایتی سر زدید. اینترنت یا وب در معنای تخصصی خود برای اغلب کاربرانش چندان آشنا نیست؛ آنچه مصرفکننده از وب میخواهد محتوا است. اصولا همه در وب در پی محتواهای مختلف میگردند، هر کس بسته به علاقه و نیاز خود.
با این تفسیر، وب، معدنی از محتواهای گوناگون است که عدهای آنها را تهیه کرده و دیگران استفاده میکنند. حال سوالی که ذهن یک بازاری را مشغول میکند این است که، آنانی که در این فرآیند نقش تولیدکنندهی محتوا را بر عهده میگیرند چه عایدشان میشود؟ آیا هدفشان غیرمادی است و تنها به آگاهی و خیر رساندن به همنوعان خود فکر میکنند یا برعکس به طمع کسب سود، سودای تولید محتوا کردهاند؛ شاید هم هردو!
همین مجلهی اینترنتی را در نظر بگیرید. تا حالا به این فکر کردهاید که چرا باید چندین نفر شبانهروز کار کنند تا گسترهی متنوعی از مطالب را در اختیار شمای خواننده قرار دهند؟
آمار بازدیدکنندگان، محور توجه تولیدکنندگان محتوا است
اما چرا؟ چرا وبسایتهای مختلف تمام تلاش خود را میکنند تا پیوسته، مطالب خوب و متنوع برای بازدیدکنندگانشان فراهم کنند؟ گویی اهداف همهی وبسایتها از زمینههای مختلف هر چه که باشد در یک موضوع مشترک است: «جذب حداکثری بازدیدکننده». حال ببینیم اینکه توجه خوانندگان بیشتری به یک وبسایت (مثلا با موضوع اخبار فناوری) معطوف شود چه نتیجهای برای صاحبانش دارد.
در واقع این وبسایتها دارای دو تولید هستند؛ یکی اولیه و محتوایی که با آن به جذب مخاطب میپردازند و دومی: همان کسب توجه شما! بله، در حقیقت محصول نهایی، کالای فوقالعاده ارزشمند «توجه مخاطب» است. روزی چند مرتبه به وبسایتهای مختلف سر میزنید؟ چهقدر وقت صرف بازدید آنها میکنید؟ چه مطالبی «توجه شما» را به خود جلب میکنند؟ این وقت و توجه شما سرمایهای است بس گرانبها برای اهالی وب و بازارگردانان آن. این مسالهای است که همهی رسانهها از دیداری گرفته تا شنیداری و نوشتاری بیشترین اهمیت را به آن میدهند.
ولی با چه هدف؟ شما مجلهای میخرید، مثلا یک ماهنامه، و صفحهی آخر آن عدد ۱۰۰ را نشان میدهد، یعنی یکصد صفحه مطلب در اختیارتان است؛ اما تعداد صفحاتی که مقالههای مجله را اشغال کرده بهسختی به ۹۰ میرسد. برنامهی تلویزیونی موردعلاقهتان طبق اعلان قبلی ساعت ۲۲ تا ۲۳ پخش میشود، درحالیکه نهایتا ۴۵ دقیقه شخصیتهای دوستداشتنی خود را تماشا میکنید و باقی …
بله، تبلیغات؛ یکی از بزرگترین بازارهای پرپول قرن حاضر؛ هرجا پول انباشته شود قدرت به همراه میآورد و نزاع بر سر کسب پول و زور بیشتر در پیاش میآید.
اما برسیم به ربط این توضیحات به تیتر مقاله و اینکه درگیری اپل و گوگل و فیسبوک چهطور ممکن است به نابودی وب به آن شکل که میشناختیم منجر شود. حتما بارها برایتان اتفاق افتاده، بعد از جستوجوی موضوعی و کلیک کردن روی یک لینک، صفحهای بهجز صفحهی موردنظر شما باز شود و چیزی را تبلیغ کند. همچنین خیلی از وبسایتها پیش از ارایهی محتوا یا در اطراف آن کالاهای مختلفی را تبلیغ میکنند. حتی بعضی وقتها یک روز بعد از جستوجو در مورد ادکلنی که میخواهید به دوستتان هدیه بدهید هنگام مرور صفحات مختلف وب با تبلیغات ادکلن مواجه میشوید.